
معرفی و نقد سریال این ما هستیم
«این ما هستیم» (This Is Us) یک درام خانوادگی شاهکار است که شما را به سفری عمیق به لایه های پنهان روابط انسانی می برد و کاری می کند که به تمام لحظات زندگی خودتان و عزیزانتان جور دیگری نگاه کنید. این سریال داستانی گرم و تأثیرگذار از یک خانواده است که در گذر زمان با چالش ها، خوشی ها و غم ها دست و پنجه نرم می کنند و به مخاطب نشان می دهد که گذشته چطور آینده مان را شکل می دهد.
تاحالا شده فکر کنید بعضی سریال ها فقط برای پر کردن اوقات فراغت نیستند، بلکه مثل یه دوست صمیمی، گوشه ای از زندگی تون رو روشن می کنن و باعث می شن به خودتون و اطرافیانتون عمیق تر نگاه کنید؟ خب، معرفی و نقد سریال این ما هستیم دقیقاً برای همینه که شما رو با یکی از همین سریال های جادویی آشنا کنه. «این ما هستیم» نه فقط یه داستان، بلکه یه آینه از زندگی خودمونه؛ پر از فراز و نشیب، عشق و فقدان، خنده و گریه. آماده اید یه شیرجه عمیق بزنیم تو دنیای پیچیده و دوست داشتنی خانواده پیرسون؟
شناسنامه سریال: یه نگاه نزدیک به «This Is Us»
قبل از اینکه خیلی وارد جزئیات بشیم، بهتره یه آشنایی کلی با این سریال داشته باشیم. «این ما هستیم» (This Is Us) واقعاً یه پدیده تلویزیونی بود که از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۲، شش فصل تمام، مخاطبان زیادی رو پای خودش نشوند. این سریال که ژانرش درام خانوادگیه، اما رگه هایی از کمدی-درام و حتی رمانتیک هم توش پیدا می شه، از شبکه NBC پخش شد و حسابی سر و صدا کرد.
در مجموع ۱۰۶ قسمت از این سریال دوست داشتنی ساخته شد که هر قسمت پر از حرف و حس بود. نمره IMDb این سریال ۸.۷ هست که خودش نشون دهنده محبوبیت و کیفیت بالاشه. منتقدا هم بیکار ننشستن و کلی تحسینش کردن، طوری که جوایز مهمی مثل امی و گلدن گلوب رو هم درو کرد. خالق اصلی و مغز متفکر پشت این اثر، دن فاگلمن (Dan Fogelman) هست که کارهای دیگه ای مثل «Crazy, Stupid, Love» و انیمیشن هایی مثل «Cars» و «Tangled» رو هم تو کارنامه اش داره. این آدم واقعاً تو داستان گویی عمیق و پرکشش یه پا استاده.
داستان سریال «این ما هستیم»: پیچ و خم های یک زندگی خانوادگی
سریال «این ما هستیم» داستان خانواده پیرسون رو روایت می کنه؛ خانواده ای که از جک و ربکا (پدر و مادر) و سه قلوهای دوست داشتنی شون، کوین، کیت و رندال تشکیل شده. اما این یه داستان ساده نیست؛ سریال به طرز استادانه ای بین سه خط زمانی مختلف (گذشته، حال و آینده) در نوسانه و همین، داستان رو حسابی جذاب و پرکش و قوس می کنه. یعنی یهو می بینی تو دهه ۸۰ میلادی هستی و لحظات شیرین یا تلخ پدر و مادر رو می بینی، بعدش پرت می شی به زمان حال و چالش های بچه ها رو دنبال می کنی، و گاهی هم یه سرکی به آینده می کشی تا ببینی سرنوشت این خانواده به کجا می رسه.
این مدل روایت غیرخطی، نه تنها هیجان انگیزه، بلکه بهمون کمک می کنه تا بهتر بفهمیم چطور اتفاقات گذشته، حتی کوچک ترینشون، می تونه روی آدم ها و روابطشون تو آینده تأثیر بذاره. انگار داری یه پازل بزرگ رو حل می کنی که هر قطعه اش تو یه زمان دیگه اتفاق افتاده، ولی وقتی کنار هم قرار می گیرن، یه تصویر کامل و زیبا از زندگی رو بهت نشون می دن.
شخصیت های اصلی: قلب تپنده داستان
شخصیت های سریال «This Is Us» واقعاً جون دارن و می شه باهاشون ارتباط گرفت. هر کدوم یه جورایی شبیه خودمون یا اطرافیانمون هستن و مشکلات و خوشی های ملموسی دارن:
- جک پیرسون: پدر خانواده، یه مرد مهربون، فداکار و ستون اصلی خانواده که همیشه سعی می کنه بهترین باشه. نقشش تو سریال، حتی بعد از مرگش، همیشه پررنگه و نشون می ده چطور یه نفر می تونه با عشق و فداکاری، تا ابد تو قلب بقیه جا بگیره.
- ربکا پیرسون: مادر خانواده، زنی قوی و فداکار که تو موقعیت های سخت، همیشه کنار بچه هاش می مونه و برای خوشبختیشون تلاش می کنه. مسیر زندگی اون از جوانی تا پیری پر از تصمیمات دشوار و عشق های عمیقه.
- کوین پیرسون: برادر سه قلو، یه بازیگر خوش قیافه که همیشه دنبال هویت و معنی تو زندگیشه. اون با چالش هایی مثل اعتیاد و نادیده گرفته شدن تو کودکی دست و پنجه نرم می کنه و همیشه حس می کنه تو سایه خواهر و برادرش قرار گرفته.
- کیت پیرسون: خواهر سه قلو، که با مشکل تصویر بدنی و اضافه وزن دست و پنجه نرم می کنه. داستان اون پر از مبارزه برای خودپذیری و پیدا کردن جایگاه خودش تو دنیاست.
- رندال پیرسون: برادر سه قلو، که در کودکی توسط خانواده پیرسون به فرزندی پذیرفته شده. اون باهوشه و همیشه دنبال کماله، اما چالش های فرزندخواندگی و هویت نژادی برای اون حسابی پررنگه و دنبال ریشه های واقعیش می گرده.
این سه قلوها به خودشون می گن «Big Three» (سه کله گنده) و این اصطلاح بارها تو سریال بهشون کمک می کنه تا تو لحظات سخت، به یاد بیارن که چقدر به هم وصلن و از هم حمایت می کنن. این رابطه بین خواهر و برادرها واقعاً قلبی ترین قسمت داستانه و نشون می ده چطور میشه تو هر شرایطی به هم تکیه کرد.
مضامین محوری: فراتر از یه درام خانوادگی ساده
این ما هستیم فقط یه داستان خانوادگی نیست؛ یه جورایی شبیه یه کتاب روانشناسی مصوره که لایه های عمیق زندگی رو به تصویر می کشه. این سریال به موضوعاتی می پردازه که شاید هر کدوم از ما تو زندگی شخصی مون باهاش درگیر باشیم، یا حداقل اطرافیانمون رو دیدیم که با این مسائل دست و پنجه نرم می کنن. بیایید نگاهی بندازیم به بعضی از این مضامین مهم:
خانواده: ریشه ها و شاخه ها
مهم ترین چیزی که تو سریال فریاد زده می شه، این جمله ست: Family is forever (خانواده تا ابد باقی می مونه). این جمله فقط یه شعار نیست، بلکه جوهره اصلی سریال رو تشکیل می ده. «این ما هستیم» بهمون نشون می ده چطور خانواده، با همه کم و کاستی هاش، می تونه پناهگاه و منبع شفابخش روح آدم باشه. مثل یه درخت که شاخه هاش بدون ریشه هاش هیچی نیستن، ما هم بدون خانواده و ریشه هامون کامل نیستیم. حتی اگه گاهی اوقات ازشون دلخور باشیم یا فاصله بگیریم، همیشه یه گوشه ای از وجودمون به اون ها وصله.
فرزندپروری و والدگری: شیرین و چالش برانگیز
مگه می شه از خانواده گفت و از سختی ها و شیرینی های پدر و مادر بودن نگفت؟ این سریال خیلی واقعی و ملموس، چالش های والدگری رو نشون می ده. از لحظات شاد تولد بچه ها تا سختی های بزرگ کردنشون، دعواها، اشتباهات، و اون عشق بی قید و شرطی که پدر و مادر به بچه هاشون دارن. می بینی چطور جک و ربکا سعی می کنن بهترین والدین باشن، حتی اگه همیشه هم موفق نشن. این بخش از سریال برای هر پدر و مادری یا حتی اونایی که قصد بچه دار شدن دارن، می تونه حسابی آموزنده و تأثیرگذار باشه.
فرزندخواندگی و هویت نژادی: سفر رندال
داستان رندال، یه بخش عمیق و مهم از سریاله. اون که یه پسر سیاه پوست تو یه خانواده سفیدپوسته، همیشه با سؤالات هویتی و نژادی دست و پنجه نرم می کنه. سریال خیلی قشنگ نشون می ده که چطور رندال دنبال ریشه های بیولوژیکیش می گرده و در عین حال، با خانواده ای که اونو بزرگ کردن، یه پیوند ناگسستنی داره. این بخش از سریال بهمون یادآوری می کنه که تفاوت ها چقدر مهمن و چقدر باید یاد بگیریم همدیگه رو با همه تفاوت ها بپذیریم و به هویت هر کس احترام بذاریم.
سلامت روان: شکستن تابوها
«این ما هستیم» از اون سریال هاییه که با شجاعت تمام به سراغ مسائل سلامت روان می ره. اعتیاد، افسردگی، اضطراب و هزار تا مشکل دیگه که آدم ها باهاشون دست و پنجه نرم می کنن، تو این سریال به خوبی به تصویر کشیده می شن. می بینیم که شخصیت ها چطور به تراپی و مشاوره رو میارن و نشون می ده که کمک گرفتن تو این زمینه نه تنها ضعف نیست، بلکه نشونه قدرت و تلاشه برای بهتر شدن. این سریال واقعاً کمک می کنه تا تابوهای مربوط به سلامت روان شکسته بشه و آدم ها راحت تر راجع به مشکلاتشون حرف بزنن.
غم و فقدان: سایه ای دائمی اما قابل تحمل
مرگ و سوگواری، بخش جدایی ناپذیر زندگیه و «این ما هستیم» این حقیقت رو به تلخ ترین و در عین حال، زیباترین شکل ممکن نشون می ده. مرگ جک، یکی از نقاط عطف اصلی سریاله و می بینیم که چطور این فقدان، تا سال ها روی زندگی ربکا و بچه ها تأثیر می ذاره. اما سریال در کنار غم، امید به زندگی و قدرت ادامه دادن رو هم نشون می ده. یاد می گیریم که غم همیشه با ماست، ولی می تونیم باهاش کنار بیایم و به زندگی ادامه بدیم.
روابط زناشویی و عاشقانه: فراز و نشیب های عشق
عشق و ازدواج هم همیشه یه مسیر صاف و هموار نیست. تو «این ما هستیم» می بینیم که جک و ربکا، کوین و همسرش، کیت و توبی، و رندال و بت، هر کدوم با چالش های خاص خودشون تو روابط عاطفیشون روبرو می شن. از لحظات عاشقانه و شیرین تا دعواها، سوءتفاهم ها و حتی طلاق، همه و همه بخشی از این پویایی ها هستن. سریال بهمون نشون می ده که برای حفظ یه رابطه، عشق کافی نیست و تلاش، درک و همدلی چقدر مهمن.
تصویر بدنی و خودپذیری: مبارزه کیت
مبارزه کیت با اضافه وزنش و تلاشش برای پذیرش خودش، یکی دیگه از مضامین تأثیرگذار سریاله. خیلی از ماها با تصویر بدنیمون مشکل داریم یا حس می کنیم اونقدر که باید خوب نیستیم. داستان کیت بهمون یادآوری می کنه که زیبایی درونی چقدر مهمه و چطور باید یاد بگیریم خودمونو با همه نقص هامون دوست داشته باشیم و برای سلامتیمون تلاش کنیم، نه فقط برای ظاهر.
تاثیر رویدادهای تاریخی و اجتماعی: بازتاب جهان در خانواده
یه نکته جالب تو «این ما هستیم» اینه که وقایع تاریخی و اجتماعی مهم دنیا هم تو زندگی شخصیت ها بازتاب پیدا می کنه. از جنگ ویتنام گرفته تا ۱۱ سپتامبر، جنبش Black Lives Matter و حتی پاندمی کرونا، همه این ها به طریقی تو داستان تنیده شدن و نشون می ده چطور اتفاقات بزرگ دنیا، می تونن روی کوچک ترین جزئیات زندگی یه خانواده تأثیر بذارن.
نقاط قوت سریال: چرا «این ما هستیم» این قدر محبوب شد؟
خب، حالا که از مضامینش حرف زدیم، وقتشه ببینیم چرا «این ما هستیم» تونست اینقدر دل میلیون ها بیننده رو ببره و تبدیل به یکی از محبوب ترین سریال های دهه اخیر بشه. واقعاً چه چیزهایی این سریال رو خاص کرده بود؟
داستان گویی عمیق و احساسی: اشک هایی که از ته دل می ریخت
یادم می آد بعد از هر قسمت از «این ما هستیم»، چقدر با خودم فکر می کردم و گاهی اوقات حتی اشک می ریختم. این سریال یه جوری قصه می گفت که انگار دقیقاً از روی زندگی خودمون نوشته شده. توانایی سریال تو برانگیختن همدلی و ارتباط عاطفی با مخاطب، واقعاً بی نظیره. شخصیت ها انقدر واقعی و ملموس هستن که خودتو جای اونا می ذاری و با خنده و گریه شون، می خندی و گریه می کنی. یه لحظه می خندید و لحظه بعد بغض می کردید. این ترکیب از احساسات مختلف، یه تجربه تماشا بی بدیل رو خلق می کرد.
شخصیت پردازی چندوجهی و باورپذیر: رندال، کیت و کوین
چیزی که «این ما هستیم» رو واقعاً از بقیه جدا می کنه، شخصیت پردازی فوق العاده شه. هر شخصیت، یه دنیای پیچیده و پر از ابعاد مختلفه. هیچکس تو این سریال سیاه و سفید نیست، همه خاکستری ان؛ دقیقاً مثل آدم های واقعی. می بینیم که شخصیت ها چطور با نقاط قوت و ضعفشون، با گذشته شون و با آرزوهاشون دست و پنجه نرم می کنن و همین باعث می شه ما بتونیم خودمون رو تو اونا پیدا کنیم و باهاشون ارتباط عمیقی برقرار کنیم.
ساختار روایی نوآورانه: بازی با زمان
مدل روایت غیرخطی سریال، یعنی رفت و برگشت بین گذشته، حال و آینده، یه شاهکار واقعی بود. این شیوه داستان گویی، نه فقط داستان رو جذاب تر می کرد، بلکه بهمون کمک می کرد تا چطور اتفاقات گذشته، حتی کوچک ترینشون، می تونه روی آدم ها و روابطشون تو آینده تأثیر بذاره. این مهارت تو کنار هم گذاشتن زمان های مختلف، یه لایه عمیق تر به داستان اضافه می کرد و هیچ وقت از دیدنش خسته نمی شدی.
بازی های درخشان و پر احساس: بازیگران درجه یک
بازیگران این سریال، واقعاً بی نظیر بودن. از میلو ونتیمیگلیا (جک) و مندی مور (ربکا) گرفته تا استرلینگ کی براون (رندال)، کریسی متز (کیت) و جاستین هارتلی (کوین)، همه و همه انقدر طبیعی و قوی بازی کردن که حس می کردی داری زندگی واقعی یه خانواده رو از نزدیک می بینی. همین بازی های درخشان بود که باعث شد جوایز زیادی رو هم ببرن و حسابی تحسین بشن.
یکی از طرفداران بعد از دیدن سریال نوشته بود: «رابطه ی من و مادرم خوب نبود. به پیشنهاد مادرم یکی دو قسمت از سریال رو دیدم و حالا هر سه شنبه با هم تماشاش می کنیم. شما رابطه ی من و مادرم رو نجات دادید.» این جمله، عمق تاثیرگذاری سریال رو نشون می ده.
موسیقی متن تأثیرگذار: همسفر احساسات
موسیقی متن سریال «این ما هستیم» هم یه جورایی خودش یه شخصیت بود. تو لحظات عاطفی و احساسی داستان، موسیقی چنان نقش پررنگی داشت که اشک آدم رو در می آورد یا حال خوب آدم رو دوچندان می کرد. ترکیب آهنگ های معاصر و کلاسیک به طرز هنرمندانه ای انتخاب شده بود و کمک می کرد تا هر صحنه، عمیق تر و تأثیرگذارتر بشه.
جامعیت و بازنمایی: انعکاس جوامع مختلف
این سریال به اقشار و تجربیات مختلف انسانی می پردازه. از چالش های نژادی رندال گرفته تا مبارزه کیت با تصویر بدنی، و مشکلات سلامت روان کوین، همه و همه نشون می دن که سریال چقدر تلاش کرده تا طیف وسیعی از تجربیات انسانی رو به تصویر بکشه و به مخاطب حس این رو بده که هیچ وقت تنها نیست.
تاثیرگذاری فرهنگی: گفتگوهایی که ادامه دارد
«این ما هستیم» فقط یه سریال نبود، تبدیل شد به یه معیار فرهنگی. مردم راجع بهش حرف می زدن، با هم تحلیلش می کردن و ازش الهام می گرفتن. این سریال گفتگوهای زیادی رو درباره خانواده، روابط، مشکلات و راه حل هاش به وجود آورد و نشون داد که یه داستان خوب چقدر می تونه روی جامعه تأثیرگذار باشه.
نقدها و نقاط ضعف: زوایای دیگری از «این ما هستیم»
خب، هیچ سریال بی عیب و نقصی وجود نداره و «این ما هستیم» هم از این قاعده مستثنی نیست. با اینکه خیلی ها عاشقش شدن، اما منتقدان و حتی بعضی از بینندگان هم یه سری ایرادهایی بهش گرفتن که بد نیست ما هم به اونا یه نگاهی بندازیم.
انتقاد به عاطفه گرایی بیش از حد: آیا «این ما هستیم» اشک گیره؟
یکی از انتقادهای رایج به این سریال این بود که «این ما هستیم» زیادی احساساتیه و انگار هدفش فقط اشک گرفتن از مخاطبه. بعضیا می گفتن سریال تو بعضی صحنه ها زیادی اغراق می کنه و به جای اینکه اجازه بده احساسات طبیعی جاری بشن، با یه سری ترفندها سعی می کنه مخاطب رو به گریه بندازه. البته، برای خیلی ها همین ویژگی نقطه قوت سریال بود، چون باعث می شد ارتباط عاطفی عمیقی با داستان برقرار کنن، اما خب، بعضیا هم معتقدن که گاهی اوقات از حد خارج می شد.
برخی شخصیت های تک بعدی: مثلاً کیت و اضافه وزنش
با اینکه گفتیم شخصیت پردازی سریال عالیه، اما بعضی منتقدا می گفتن که تو بعضی موارد، شخصیت ها تک بعدی شدن. مثلاً، تمرکز بیش از حد روی اضافه وزن کیت و مبارزاتش با این موضوع، باعث شده بود گاهی اوقات بقیه ابعاد شخصیتیش نادیده گرفته بشه و انگار تمام هویت کیت تو این مسئله خلاصه شده بود. این در حالیه که کیت پتانسیل های خیلی بیشتری برای توسعه داشت.
پرداختن به موضوعات بحث برانگیز و گاه کلیشه ای: از همجنس گرایی تا چالش های نژادی
یکی دیگه از بحث ها در مورد «این ما هستیم»، نحوه پرداختن به موضوعات حساس و بحث برانگیز بود. مثلاً، برخی منتقدان معتقدن که سریال به موضوع همجنس گرایی و چالش های نژادی گاهی اوقات به شکلی شعاری و کلیشه ای می پردازه. مثلاً تو داستان رندال و خانوادش، گاهی حس می شد که سریال داره خیلی مستقیم و بدون ظرافت، پیام های اجتماعی خاصی رو منتقل می کنه که شاید برای همه جوامع، به خصوص جوامع سنتی تر، قابل هضم نباشه. این پرداختن به این موضوعات حساس، باعث شده که بعضی خانواده ها تو ایران یا کشورهای مشابه، با ملاحظه بیشتری به سراغ تماشای سریال برن.
افت کیفیت احتمالی در برخی فصول: همیشه در اوج نماند
طبیعیه که یه سریال شش فصلی همیشه نتونه همون کیفیت عالی فصل های اول رو حفظ کنه. بعضی از بینندگان و منتقدان اعتقاد داشتن که سریال تو فصل های میانی یا پایانی، دچار افت کیفیت شد. ممکنه خطوط داستانی کمی پراکنده می شد یا هیجان و تازگی فصل های اول رو نداشت. البته، این به معنی بد بودن اون فصل ها نیست، بلکه در مقایسه با استاندارد بالای خودش سریال، گاهی اوقات کم میاورد.
«این ما هستیم» پس از پایان: تأثیر و میراث
با اتمام فصل ششم، پرونده «این ما هستیم» بسته شد، اما تأثیر و میراثش همچنان باقی مونده. این سریال فقط یه درام تلویزیونی نبود؛ یه جورایی تبدیل شد به یه رفیق صمیمی که شش سال باهاش زندگی کردیم و هر سه شنبه منتظر دیدارش بودیم. پایان بندی سریال هم برای خیلی ها رضایت بخش بود، چون با وجود همه غم ها و چالش ها، یه جور حس امید و آرامش رو به مخاطب منتقل می کرد و نشون می داد که زندگی ادامه داره و خانواده همیشه پناهگاه آدمه.
تأثیر بر صنعت تلویزیون: احیای درام های خانوادگی
موفقیت بی نظیر «این ما هستیم» باعث شد که دوباره ژانر درام های خانوادگی جون بگیره. قبل از اون، خیلی از سریال ها بیشتر به سمت اکشن، فانتزی یا کمدی خالص رفته بودن، اما «This Is Us» نشون داد که هنوز هم تماشاگرها تشنه داستان های عمیق و احساسی خانوادگی هستن. بعد از این سریال، کلی سریال شبیه به اون ساخته شد که سعی می کردن از همین الگو پیروی کنن؛ سریال هایی مثل «Ordinary Joe» و «A Million Little Things» تا حدی تحت تأثیر این ما هستیم بودن.
اسپین آف ها و محتواهای جانبی: ادامه زندگی پیرسون ها
محبوبیت این سریال فقط به خود قسمت هاش محدود نشد. بعد از تموم شدن سریال، بازیگران اصلی مثل مندی مور، استرلینگ کی براون و کریس سالیوان، یه پادکست به اسم This was Us ساختن. تو این پادکست، اونا هر قسمت رو مرور می کردن و راجع به درس های زندگی که می شد ازش گرفت، حرف می زدن. این نشون می داد که حتی برای بازیگرا هم، این سریال فقط یه پروژه کاری نبود، بلکه یه بخش مهم از زندگیشون شده بود.
حتی مجموعه های اینترنتی به اسم اتاق نویسندگان هم تولید شد که پشت صحنه ساخت سریال رو نشون می داد و بینندگان می تونستن ببینن که یه قسمت چطور از ایده به واقعیت تبدیل می شه. این ها همه نشونه یه پایگاه طرفداران قوی و پروپاقرص بود.
پایگاه طرفداران قوی و بازتاب در زندگی واقعی بازیگران
طرفداران «این ما هستیم» واقعاً یه جامعه بزرگ و فعال تشکیل داده بودن. تو شبکه های اجتماعی بحث می کردن، تئوری های مختلف می دادن و تجربیاتشون رو از سریال با هم به اشتراک می ذاشتن. این حجم از ارتباط و همذات پنداری واقعاً کم نظیره.
حتی زندگی بازیگرها هم گاهی اوقات از سریال الهام می گرفت. مندی مور (ربکا) که تو سریال مادر سه قلوها بود، وقتی خبر بارداری سومش رو اعلام کرد، نوشت: «گاهی زندگی از هنر تقلید می کنه. نفر سوم ‘Big Three’ ما به زودی از راه می رسه. بی صبرانه منتظر رسیدن خواهرِ این دو تا پسرم.» این جمله نشون می داد که چقدر این نقش ها با زندگی واقعیشون درهم تنیده شده.
چرا باید «این ما هستیم» را ببینید؟ (نتیجه گیری برای مخاطب)
بعد از همه این حرف ها، شاید از خودتون بپرسید که با این همه سریال جدید که هر روز میاد، چرا باید وقت بذاریم و «این ما هستیم» رو ببینیم؟ راستش رو بخواهید، معرفی و نقد سریال این ما هستیم فقط یه نقد و بررسی نیست، یه توصیه نامه از ته دله برای دیدن یه اثر هنری که قراره زندگیتون رو تحت تأثیر قرار بده.
این سریال یه تجربه بی نظیره که بهتون یادآوری می کنه خانواده، با همه پیچیدگی ها و چالش هاش، چقدر ارزشمنده. بهتون نشون می ده که چطور گذشته، حال و آینده ما بهم وصلن و هیچ اتفاقی بدون دلیل نیست. یاد می گیرید که چطور غم و شادی، فقدان و عشق، همه و همه پازل زندگی ما رو تشکیل می دن و چطور باید با همه این احساسات کنار بیایم و قوی تر بشیم.
«این ما هستیم» شما رو به فکر وا می داره، بهتون انگیزه می ده که پدر و مادر، خواهر و برادر یا حتی فرزند بهتری باشید. بهتون یادآوری می کنه که چقدر مهمه با عزیزانتون حرف بزنید، همدلی کنید و اونا رو با همه وجود دوست داشته باشید. این سریال پر از لحظه هایی هست که دلتون رو گرم می کنه، گاهی اشکتون رو درمیاره، اما همیشه یه حس امید و پذیرش رو تو وجودتون زنده می کنه. پس اگه دنبال یه سریال عمیق، تأثیرگذار و فراموش نشدنی هستید که قلب و ذهن شما رو درگیر خودش کنه، «این ما هستیم» رو از دست ندید. به قول خودشون، «خانواده تا ابد باقی می مونه» و این سریال، نشون می ده چرا این جمله انقدر درسته.
بعد از دیدن این سریال، خیلی دوست دارم شما هم نظراتتون رو با ما به اشتراک بذارید و بگید که «این ما هستیم» چه تأثیری روی شما گذاشت و کدوم شخصیت یا کدوم صحنه براتون از همه موندگارتر بود.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "نقد سریال این ما هستیم | معرفی جامع و بررسی کامل" هستید؟ با کلیک بر روی فیلم و سریال، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "نقد سریال این ما هستیم | معرفی جامع و بررسی کامل"، کلیک کنید.