خلاصه ۱۰ گناه نابخشودنی بازاریابی کاتلر | راهکارها

خلاصه ۱۰ گناه نابخشودنی بازاریابی کاتلر | راهکارها

خلاصه کتاب 10 گناه نابخشودنی در بازاریابی: نشانه ها و راهکارها ( نویسنده فیلیپ کاتلر )

کتاب «10 گناه نابخشودنی در بازاریابی» اثر فیلیپ کاتلر، راهنمایی جامع و کاربردی برای هر کسب وکاری است که می خواهد از اشتباهات مهلک و رایج در بازاریابی دوری کند. کاتلر در این کتاب، ده خطای کلیدی را شناسایی می کند که می توانند منجر به شکست یک سازمان شوند و در کنار معرفی نشانه های این گناهان، راهکارهای عملی و اثربخشی را برای پیشگیری و اصلاح آن ها ارائه می دهد.

اگه راستش رو بخواهید، توی دنیای پررقابت امروز، فقط داشتن یه محصول یا خدمت خوب کافی نیست. خیلی وقت ها می بینیم کسب وکارهایی که کلی انرژی و پول برای بازاریابی خرج می کنن، بازم اون نتیجه ای که می خوان رو نمی گیرن و حتی ممکنه کلاً از دور خارج بشن. دلیلش چیه؟ فیلیپ کاتلر، استاد بی بدیل بازاریابی، توی کتاب معروفش به اسم «10 گناه نابخشودنی در بازاریابی: نشانه ها و راهکارها»، انگشت می ذاره روی همین نقاط ضعف و اشتباهات مهلکی که مثل سم عمل می کنن. این کتاب یه جورایی نقش یه چراغ راه رو داره تا هم بفهمیم کجای کارمون می لنگه و هم بدونیم چطور می تونیم این مشکلات رو حل کنیم و دوباره به مسیر درست برگردیم.

کاتلر با اون نگاه دقیق و موشکافانه ای که داره، هر کدوم از این گناهان رو حسابی بررسی کرده و گفته که هر کدوم چه نشانه هایی دارن و از اون مهم تر، برای هر کدوم چه راهکارهایی وجود داره تا بتونیم کسب وکارمون رو از باتلاق شکست نجات بدیم و به سمت موفقیت پایدار ببریم. برای همین، این مقاله رو نوشتیم تا یه خلاصه حسابی از این کتاب بهتون ارائه بدیم و با هم نگاهی بندازیم به این ده گناه و راه حل های طلایی کاتلر.

فیلیپ کاتلر و رازهای شکست ناپذیری در بازاریابی

اصلاً بیایید ببینیم فیلیپ کاتلر کیه که حرف هاش اینقدر اعتبار داره. ایشون رو به عنوان پدر علم بازاریابی مدرن می شناسن. یعنی چی؟ یعنی کسی که با تئوری ها، کتاب ها و دیدگاه های پیشروانه اش، مسیر بازاریابی رو برای همیشه تغییر داده. فکرش رو بکنید، یه نفر توی این حوزه انقدر تاثیرگذار باشه که بعد از سال ها، حرف هاش هنوز هم مثل روز اول تازگی و کاربرد داشته باشه. کتاب «10 گناه نابخشودنی در بازاریابی» دقیقاً یکی از همون آثار ماندگاره که نشون می ده کاتلر چقدر توی این حوزه دقیق و عمیق فکر کرده.

توی دنیای امروز که سرعت تغییرات سرسام آوره، خیلی از کسب وکارها سردرگم می شن و نمی دونن از کجا شروع کنن یا چطور ادامه بدن. اینجاست که دیدگاه های کاتلر مثل یه فانوس دریایی عمل می کنه. اون فقط به ما نمی گه چی کار کنیم؛ بلکه بهمون هشدار می ده که چه کارهایی رو نباید انجام بدیم. این هشدارها، سنگ بنای موفقیت بلندمدت یه کسب وکار هستن. این کتاب، یه نقشه راهه برای اینکه از تکرار اشتباهات رایج جلوگیری کنیم و با چشم باز، قدم برداریم.

مهم ترین نکته اینه که کاتلر فقط به نشونه ها اشاره نمی کنه؛ بلکه برای هر نشونه، راهکار عملی هم ارائه می ده. یعنی قرار نیست فقط مشکلات رو بشناسید و سردرگم بمونید. نه! قراره با خوندن این مطالب، هم نقاط ضعف رو پیدا کنید و هم چکش رو بردارید و شروع به ترمیم و ساختن کنید. پس آماده باشید که با این ده گناه و راه حل هاشون آشنا بشیم و بازاریابی کسب وکارمون رو یه تکونی اساسی بدیم.

چرا این گناهان انقدر جدی و نابخشودنی اند؟

شاید پیش خودتون بگید خب، هر کسی ممکنه توی کارش اشتباه کنه، این «گناه نابخشودنی» دیگه چه حرفیه؟ کاتلر اینجا یه مرز باریک می کشه بین اشتباهات کوچیک و قابل جبران، با گناه هایی که واقعاً می تونن کسب وکارتون رو به فنا بدن. اینا خطاهای معمولی نیستن که بشه راحت ازشون گذشت. نه! این ده گناه، اشتباهات ریشه ای و ساختاری اند که مثل یه بیماری مزمن، آروم آروم کل سیستم بازاریابی و حتی کل کسب وکار شما رو از پا درمی آرن.

داستان از این قراره که اگه یه شرکت به یکی از این گناه ها آلوده بشه و به موقع فکری به حالش نکنه، نتیجه می تونه فاجعه بار باشه: از دست دادن مشتری ها، کاهش سهم بازار، افت سود و در نهایت، ورشکستگی. دیده اید شرکت هایی رو که با کلی سر و صدا وارد بازار می شن، اما بعد از یه مدت کوتاه، محو می شن؟ احتمالاً یکی از همین گناه ها کار دستشون داده. این گناهان به قدری جدی و اساسی اند که اگه شناسایی نشن و راهکاری براشون پیدا نشه، دیگه جایی برای جبران باقی نمی ذارن.

فیلیپ کاتلر این گناهان را نه صرفاً خطا، بلکه اشتباهات استراتژیک و عمیقی می داند که اگر برطرف نشوند، می توانند به زوال کامل یک کسب وکار منجر شوند. شناخت و پیشگیری از آن ها، کلید بقا و رشد در بازار رقابتی امروز است.

پس، مهم ترین چیزی که باید از این بخش یاد بگیریم اینه که این گناه ها شوخی بردار نیستن. باید خیلی جدی بگیریمشون و حواسمون باشه که مبادا کسب وکار ما هم به یکی از اینها دچار بشه. حالا بریم سراغ معرفی تک تک این گناهان و ببینیم کاتلر برای هر کدوم چه راهکارهایی داره.

۱۰ گناه نابخشودنی در بازاریابی: نشانه ها و راهکارهای کاتلر

بالاخره رسیدیم به اصل مطلب! اینجا قرار نیست فقط گناه ها رو لیست کنیم، بلکه قراره عمیق بشیم توی هر کدوم، نشونه هاش رو خوب بشناسیم و از اون مهم تر، ببینیم چه راهکارهایی برای فرار از این دام ها وجود داره.

۱. گناه اول: شرکت ها به اندازه کافی بازارمحور و مشتری محور نیستند.

بذارید با یه سوال شروع کنم: آخرین باری که واقعاً پای حرف مشتری هاتون نشستید کِی بوده؟ یا چقدر بازار و نیازهای بخش های مختلفش رو می شناسید؟ کاتلر می گه اگه شرکت ها فقط به خودشون و محصولشون فکر کنن و مشتری و بازار رو فراموش کنن، دچار این گناه بزرگ شدن.

نشانه ها:

اگه دیدید که دقیق نمی دونید کی محصولتون رو می خره و بخش های مختلف بازارتون چیا هستن، یا اینکه چطور باید این بخش ها رو اولویت بندی کنید، بدونید که یه جای کار می لنگه. خیلی وقت ها شرکت ها مدیر یا تیم مشخصی برای هر بخش مهم بازار ندارن و همه چیز رو کلی می بینن. بدتر از اون، فکر می کنن مشتری مداری فقط کار واحد بازاریابیه و بقیه کارکنان لازم نیست خیلی درگیرش بشن. این یعنی فرهنگ مشتری مداری توی کل سازمان جا نیفتاده و این خودش یه نشونه خیلی مهمه.

راهکارها:

حالا چاره چیه؟ کاتلر می گه باید بریم سراغ تکنیک های پیشرفته بخش بندی بازار. یعنی چی؟ یعنی مشتری هاتون رو بر اساس سودآوری، وفاداریشون و پتانسیل رشدشون تقسیم بندی کنید. بعدش، منابع و نیروی انسانی متخصص رو روی بخش های مهم و سودآورتر بذارید. از همه مهم تر، یه برنامه آموزشی حسابی برای همه کارکنان سازمان بذارید تا فرهنگ مشتری مداری از مدیرعامل گرفته تا بخش خدمات مشتری، توی خون تک تک افراد شرکت جا بیفته. همه باید بدونن رضایت مشتری، وظیفه مشترک همه است.

۲. گناه دوم: عدم درک کامل مشتریان هدف.

این گناه یه جورایی تکمیل کننده گناه اوله. فرض کنید شما می دونید مشتری هاتون کیا هستن، اما واقعاً چقدر از نیازها، خواسته ها، آرزوها و حتی نگرانی هاشون خبر دارید؟ اگه این درک عمیق نباشه، هر کاری که می کنید مثل تیر در تاریکیه.

نشانه ها:

یکی از واضح ترین نشانه ها، افزایش نرخ شکایت مشتری هاست که تازه هم کسی درست و حسابی پیگیرشون نیست یا اگه هست، ریشه یابی نمی کنه که چرا مشتری شاکیه. اگه نمی تونید حدس بزنید که مشتری هاتون توی آینده چی می خوان یا چه روندی رو دنبال می کنن، یعنی ارتباطتون باهاشون کمه. اصلاً شاید تحقیقات بازاریابی درست و حسابی انجام نمی دین یا اگه می دین، فقط یه سری عدد و رقم خام جمع می کنین که به دردتون نمی خوره.

راهکارها:

کاتلر تاکید می کنه باید تحقیقات بازار رو خیلی جدی بگیرید و اون رو عمیق و چندوجهی انجام بدید. یعنی چی؟ یعنی هم برید با گروه های متمرکز (Focus Group) حرف بزنید، هم نظرسنجی های دقیق بگیرید، هم مصاحبه های عمیق انجام بدید و هم حتی برید توی فروشگاه ها و ببینید مشتری ها چطور رفتار می کنن. بعد از جمع آوری این اطلاعات، باید از ابزارهای تحلیل پیشرفته استفاده کنید تا بفهمید مشتری هاتون واقعاً چی تو سرشونه. نصب و استفاده درست از سیستم های CRM (مدیریت ارتباط با مشتری) هم که دیگه حرف نداره، چون باهاش می تونید داده های خرید و ترجیحات گذشته رو جمع کنید و با داده کاوی، الگوها و فرصت های جدید رو پیدا کنید.

۳. گناه سوم: ضعف در پایش فعالیت رقبا از سوی کسب وکارها.

حواستون به رقیب ها هست؟ فقط به اونایی که جلوی چشمن؟ کاتلر می گه اگه فکر می کنید رقیب فقط همونیه که محصولش شبیه شماست، اشتباه می کنید. رقبا مثل مار توی آستین می مونن، ممکنه از جایی ضربه بزنن که اصلاً فکرش رو هم نمی کنید.

نشانه ها:

یه نشونه بزرگ اینه که شما فقط روی رقبای همیشگی و آشکار تمرکز می کنید و کلاً رقبای جدید یا اونایی که محصول جایگزین دارن رو نادیده می گیرید. مثلاً یه شرکت تاکسی اینترنتی، اولش رقیب تاکسی های زرد بود، اما الان رقیب اصلیش ممکنه شرکت های حمل ونقل عمومی هوشمند باشن. اگه همیشه از کارهای رقبا غافلگیر می شید و مدام یه قدم عقب هستید، یعنی سیستم جمع آوری اطلاعات رقابتی تون ضعیفه یا اصلاً وجود نداره.

راهکارها:

راهکار اینه که یه فرد یا تیم مشخص رو مسئول رصد هوشمندانه و مداوم رقبا کنید. این رصد فقط شامل رقبای مستقیم نیست، بلکه رقبای صنایع مرتبط و حتی اونایی که نوظهورن رو هم باید زیر نظر گرفت. باید نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدات ناشی از رقبا رو حسابی تحلیل کنید. فکر کنید یه بازی شطرنجه، شما باید بتونید حرکت بعدی رقیبتون رو حدس بزنید و برای هر سناریویی آماده باشید تا غافلگیر نشید.

۴. گناه چهارم: عدم مدیریت درست روابط با ذی نفعان.

کسب وکار فقط شما و مشتری نیست. یه عالمه آدم دیگه هم هستن که اگه حالشون خوب نباشه، چرخ کسب وکار شما هم لنگ می زنه. کارمندها، تامین کننده ها، توزیع کننده ها، دلال ها و حتی سرمایه گذارها؛ همه اینا ذی نفع شما هستن.

نشانه ها:

اگه کارکنانتون مدام ناراضی ان و کار رو ول می کنن می رن، یا تامین کننده ها به موقع جنس نمی رسونن یا توزیع کننده ها همکاری نمی کنن، اینا همه نشانه های بد مدیریت روابط با ذی نفعانه. وقتی که این مشکلات زیاد می شن، وفاداری همه کم می شه و در نهایت، عملکرد کلی کسب وکار افت می کنه و حتی ارزش سهام شرکت هم می افته. اینجاست که می فهمیم فقط فکر کردن به خودمون کافی نیست.

راهکارها:

کاتلر می گه باید یه رویکرد برد-برد (Win-Win) رو در پیش بگیریم. یعنی چی؟ یعنی توی هر تعاملی، فکر کنید که هر دو طرف سود کنن. رضایت کارکنان از همه مهم تره، چون اونا خط مقدم ارتباط با مشتری هاتون هستن. پس نیازهاشون رو درک کنید، بهشون پاداش مناسب بدید و بهشون حس ارزشمند بودن بدید. با تامین کننده ها و توزیع کننده ها هم رابطه شفاف، نزدیک و منصفانه برقرار کنید. اگه همه ذی نفعان حس کنن دارن با یه شریک خوب کار می کنن، همه تون با هم رشد می کنید و به قول معروف، یک دست صدا نداره، ولی دو دست چرا؟ اینجا هم صدق می کنه.

۵. گناه پنجم: عملکرد نامناسب کسب وکارها در شناسایی فرصت های جدید.

آیا همیشه فکر می کنید بازار اشباع شده و دیگه جایی برای ایده های جدید نیست؟ کاتلر می گه این خودش یه گناه بزرگه. توی هر بازاری، حتی بازارهای به ظاهر اشباع شده، همیشه فرصت های بکری برای کشف و رشد وجود داره.

نشانه ها:

اگه یک سال تموم شده و شما هیچ فرصت هیجان انگیز جدیدی رو توی بازار پیدا نکردید، یا ایده های جدیدی که راه انداختید همش شکست خورده یا کسی ازشون استقبال نکرده، این یعنی چشمتون روی فرصت ها بسته است. بعضی وقت ها اینقدر درگیر روزمرگی می شیم که اصلاً فرصت نمی کنیم به اطرافمون نگاه کنیم و ببینیم چه زمینه های جدیدی برای رشد هست.

راهکارها:

کاتلر یه راهکار خیلی باحال داره: یه سیستم توی سازمانتون ایجاد کنید که همه کارکنان، از آبدارچی گرفته تا مدیرعامل، بتونن ایده های جدیدشون رو مطرح کنن. حتی از ذی نفعان خارجی هم ایده بگیرید. بعدش، یه نفر رو به عنوان کاپیتان ایده (Idea Champion) انتخاب کنید که مسئول پرورش و پیشبرد این ایده های نوآورانه باشه. یه فرآیند شفاف برای بررسی، ارزیابی و از همه مهم تر، پاداش دهی به قوی ترین ایده ها بذارید. اینجوری همه تشویق می شن فکر کنن و ایده بدن و هیچ فرصتی از دست نمیره.

۶. گناه ششم: ناقص بودن فرآیند برنامه ریزی بازاریابی.

برنامه ریزی بازاریابی فقط نوشتن چند تا هدف روی کاغذ نیست. اگه برنامه هاتون سَر و ته نداشته باشه، مثل این می مونه که بخواید بدون نقشه برید سفر. معلومه که به مقصد نمی رسید.

نشانه ها:

اگه برنامه های بازاریابی تون یه مشت کلمات قشنگه بدون منطق محکم یا مولفه های کامل (مثل تحلیل وضعیت فعلی، اهداف مشخص، استراتژی و تاکتیک ها)، بدونید که دچار این گناه شدید. خیلی وقت ها شرکت ها نتایج احتمالی رو شبیه سازی نمی کنن و برای سناریوهای مختلف آماده نیستن. تازه، بودجه بندی شون هم انقدر سفت و سخته که اگه یهو بازار تغییر کرد، نمی تونن هیچ واکنشی نشون بدن.

راهکارها:

کاتلر توصیه می کنه یه قالب استاندارد و جامع برای همه برنامه های بازاریابی تون تدوین کنید. این قالب باید شامل تحلیل SWOT (نقاط قوت، ضعف، فرصت ها، تهدیدها)، اهداف SMART (مشخص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، مرتبط، زمان بند شده)، استراتژی های اجرایی، تاکتیک ها و البته بودجه باشه. مهم تر از همه، هر مرحله از برنامه باید با مرحله قبلش همخوانی و منطق داشته باشه. در نهایت، یه بودجه انعطاف پذیر در نظر بگیرید که اگه لازم شد، بتونید سریع واکنش نشون بدید و برنامه ها رو تغییر بدید.

۷. گناه هفتم: لزوم بازنگری در استراتژی تولید، محصول و ارائه خدمات.

خیلی وقت ها شرکت ها عاشق محصولات خودشون میشن و دلشون نمیاد حتی اونایی که سودده نیستن رو کنار بذارن. یا اینکه انقدر خدمات رایگان میدن که دیگه کسی برای خدمات پولی شون ارزش قائل نمیشه. اینا همش گناهه!

نشانه ها:

اگه سبد محصولاتتون پره از محصولاتی که نه سود دارن و نه فروش، یا اگه بدون دلیل خدمات رایگان بیش از حد ارائه می دید و ارزش برندتون رو میارید پایین، این یعنی دچار این گناه شدید. یه نشونه دیگه هم اینه که توی فروش مکمل (Cross-selling) و افزایش فروش (Up-selling) به مشتریان فعلی تون ضعیف هستید. یعنی مشتری یه چیزی از شما خریده، ولی شما نمی تونید قانعش کنید چیزای دیگه هم بخره.

راهکارها:

کاتلر می گه یه سیستم بذارید برای ردیابی عملکرد محصولاتتون. اونایی که ضعیفن رو پیدا کنید و اگه نمی شه درستشون کرد، حذفشون کنید. انرژی و منابعتون رو بذارید روی محصولات قدرتمند و سودآور که پتانسیل رشد دارن. در مورد خدمات هم، نباید همه رو رایگان ارائه بدید. خدمات رو توی سطوح مختلف تعریف کنید و برای هر سطح، یه قیمت منطقی بذارید تا مشتری ها ارزششون رو بفهمن. یادمون باشه، چیزی که مجانیه، معمولاً ارزشمند تلقی نمی شه.

۸. گناه هشتم: ضعف در خلق برندهای جدید و برقراری ارتباط با بازار.

برند شما هویت کسب وکارتونه. اگه مردم شما رو نشناسن، یا اگه بشناسن و تفاوتی با بقیه براتون قائل نشن، مثل این می مونه که اصلاً وجود ندارید.

نشانه ها:

اگه نظرسنجی ها نشون می ده که مشتری ها اطلاعات کمی درباره شرکت و محصولاتتون دارن، یا برند شما رو از بقیه رقبا متمایز نمی کنن، این یعنی ارتباطاتتون ضعیفه. بدتر از اون، اگه نمی تونید با مشتری هاتون یه ارتباط عاطفی و معنادار برقرار کنید، یعنی برندتون رو درست نساختید و نتونستید اون رو به دل مردم بنشونید. یه برند قوی، چیزی فراتر از یه لوگو و اسم قشنگه.

راهکارها:

راهکار چیه؟ یه استراتژی ارتباطی و تبلیغاتی یکپارچه و مؤثر تدوین کنید تا هم برندتون رو به مردم معرفی کنید و هم تفاوت هاش رو با رقبا به نمایش بذارید. ولی یادتون باشه، تبلیغات به تنهایی گلوله جادویی نیست. کیفیت محصول و خدمات مشتری، پایه و اساس ارزش ویژه برند شماست. از همه ابزارهای ارتباطی، مثل تبلیغات، روابط عمومی، بازاریابی محتوایی و شبکه های اجتماعی استفاده کنید تا پیام برندتون به گوش همه برسه و یه تصویر مثبت و متمایز توی ذهن مشتری ها بسازید.

۹. گناه نهم: عدم سازماندهی مناسب سازمان برای انجام بازاریابی.

بازاریابی یه تیم می خواد، نه یه نفر. اگه ساختار سازمانتون برای بازاریابی مناسب نباشه، هر چقدر هم مدیر بازاریابی خوبی داشته باشید، باز هم کارها لنگ می مونه.

نشانه ها:

اگه سرپرست بازاریابی تون مهارت های رهبری، استراتژیک و دیجیتال لازم برای عصر امروز رو نداره، یا اگه بین بخش بازاریابی و بقیه دپارتمان های سازمان (مثلاً تولید یا فروش) مدام دعوا و تنش هست، این یعنی ساختار سازمانتون مشکل داره. همچنین، اگه اهداف بازاریابی با استراتژی کلی شرکت و انتظارات مدیرعامل همسو نیست، بازاریابی شما به سمت بیراهه می ره و نتیجه ای نمی گیره.

راهکارها:

کاتلر می گه باید یه مدیر ارشد بازاریابی (CMO) انتخاب کنید که واقعاً جامع الاطراف باشه و دیدگاه استراتژیک داشته باشه. مهم تر از اون، باید ساختارهای سازمانی رو جوری طراحی کنید که همکاری بین بخش های مختلف رو تشویق کنه. یعنی همه با هم توی یه کشتی باشن و برای یه هدف مشترک پارو بزنن. در نهایت، اهداف بازاریابی رو کاملاً با استراتژی های کلان کسب وکار و اهداف سودآوری همسو کنید. بازاریابی نباید یه جزیره جدا افتاده باشه؛ باید قلب تپنده سازمان باشه که همه بخش ها رو با خودش هماهنگ می کنه.

۱۰. گناه دهم: عدم استفاده بهینه از تکنولوژی در کسب وکار.

توی عصر دیجیتال، اگه از تکنولوژی به درستی استفاده نکنیم، مثل این می مونه که بخوایم با اسب و گاری توی اتوبان رانندگی کنیم. معلومه که از همه عقب می مونیم و به هیچ جا نمی رسیم.

نشانه ها:

اگه فرآیندهای بازاریابی و عملیاتی تون هنوز دستی و سنتیه و به سمت اتوماسیون نرفتید، یا وب سایت و پلتفرم های دیجیتالتون فقط یه ویترین ساده ان و هیچ ارزش افزوده ای برای مشتری ندارن، یعنی مشکل دارید. بدتر از اون، اگه از داده ها و هوش مصنوعی برای شناخت بهتر مشتری و شخصی سازی تجربه اونا استفاده نمی کنید، دارید یه فرصت طلایی رو از دست می دید. ارتباطات داخلی و خارجی ناکارآمد به خاطر عدم استفاده از ابزارهای تکنولوژیک هم یه نشونه دیگه از این گناهه.

راهکارها:

کاتلر تاکید می کنه باید روی اتوماسیون بازاریابی (Marketing Automation) و بقیه فرآیندهای کسب وکار سرمایه گذاری کنید. وب سایت هاتون رو باید به یه فضای تعاملی، کاربرپسند و ارزش افزا برای مشتری ها تبدیل کنید. مهم ترین نکته اینه که از داده ها و ابزارهای تحلیل پیشرفته استفاده کنید تا رفتار مشتری رو عمیقاً درک کنید و بتونید تجربه های شخصی سازی شده و خاص براشون ایجاد کنید. در نهایت، از اینترنت و ابزارهای دیجیتال برای بهبود ارتباطات داخلی و با ذی نفعان خارجی نهایت بهره رو ببرید. تکنولوژی اینجا فقط یه ابزار نیست، یه استراتژیه برای موفقیت.

حرف آخر: چطور با این ده فرمان بازاریابی، کسب وکارمون رو بیمه کنیم؟

خب، تا اینجا با ده گناه نابخشودنی در بازاریابی و راهکارهای فیلیپ کاتلر آشنا شدیم. شاید بعضی هاش براتون آشنا بود، شاید بعضی هاش هم چشم هاتون رو باز کرد و بهتون نشون داد کجای کارتون نیاز به تعمیر اساسی داره. مهم اینه که این آموزه ها فقط یه سری تئوری خشک و خالی نیستن؛ اینا یه نقشه راه عملی ان که اگه بهشون عمل کنید، کسب وکارتون رو از خیلی از طوفان ها نجات می دن.

فکر نکنید فقط شرکت های بزرگ دچار این گناه ها میشن، نه! حتی کسب وکارهای کوچیک هم ممکنه ناخواسته توی این دام ها بیفتن. پس حالا که با این گناه ها و راهکارهاشون آشنا شدید، وقتشه که یه نگاهی به وضعیت فعلی بازاریابی خودتون بندازید. از خودتون بپرسید: «آیا من یا تیمم داریم یکی از این ده گناه رو مرتکب می شیم؟» اگه جوابتون مثبته، اصلاً جای نگرانی نیست، چون حالا راهکار رو هم می دونید.

شروع کنید به پیاده سازی این راهکارها، حتی اگه کوچیک باشن. یادتون باشه، بزرگترین سفرها هم با یه قدم کوچیک شروع میشن. با درونی سازی این ده فرمان بازاریابی، می تونید کسب وکارتون رو به یه ماشین رشد پایدار تبدیل کنید که نه تنها از شکست دوری می کنه، بلکه توی بازار رقابتی امروز، حسابی می درخشه. پس دست به کار بشید و نذارید این گناه ها، کار دست کسب وکارتون بدن!

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خلاصه ۱۰ گناه نابخشودنی بازاریابی کاتلر | راهکارها" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خلاصه ۱۰ گناه نابخشودنی بازاریابی کاتلر | راهکارها"، کلیک کنید.

نوشته های مشابه