معرفی سریال یلواستون (Yellowstone) – فصل پایانی

فصل پایانی سریال «یلواستون» (Yellowstone) که نیمه دوم فصل پنجم رو شامل می شه، از نوامبر ۲۰۲۴ پخش خواهد شد. این سریال پرطرفدار نئو-وسترن که داستان خانواده داتون و مزرعه عظیمشون رو روایت می کنه، با حواشی زیادی حول محور کوین کاستنر و اعتصاب های هالیوودی همراه بوده و طرفدارا بی صبرانه منتظرن تا سرنوشت جان داتون و بقیه شخصیت ها مشخص بشه.

آدم چطور می تونه با یکی از محبوب ترین و بحث برانگیزترین سریال های این سال ها خداحافظی کنه؟ «یلواستون»، این درام حماسی وسترن مدرن که کاری از ذهن خلاق تیلور شریدان هست، داره به خط پایان خودش می رسه. از همون سال ۲۰۱۸ که اولین بار روی آنتن رفت، حسابی دل میلیون ها نفر رو برد و کاری کرد که مردم دوباره عاشق داستان های وسترن بشن، اما نه از اون مدل های قدیمی، بلکه یه وسترن مدرن و پر از پیچیدگی های امروزی. حالا که نیمه دوم فصل پنجم، یعنی همون فصل پایانی، قراره پخش بشه، کلی حرف و حدیث و انتظار دور و بر این سریال وجود داره. از سرنوشت نامعلوم جان داتون گرفته تا حواشی پشت صحنه با کوین کاستنر و آینده دنیای گسترده «یلواستون» با اون همه اسپین آف جذاب. می خوایم توی این مقاله، یه نگاه عمیق و همه جانبه داشته باشیم به این سریال بی نظیر و هرچیزی که باید درباره پایانش، اتفاقات پشت پرده و نقشه های آینده بدونید. پس بزن بریم!

یلواستون: یه قلب تپنده تو دل وسترن نئو-درام

«یلواستون» فقط یه سریال نیست، یه پدیده فرهنگی بود که نشون داد ژانر وسترن هنوز حرف برای گفتن داره، اونم تو دنیای مدرن. این سریال با بازی های قوی، داستان پردازی محکم و مناظر خیره کننده اش، حسابی جا باز کرد.

تولد یه اسطوره: داستان از کجا شروع شد؟

همه چیز از فکر تیلور شریدان شروع شد. شریدان که از بازیگری خسته شده بود، رفت سراغ نویسندگی و کارگردانی. اون خودش تو مناطق روستایی تگزاس و وایومینگ زندگی کرده بود و همین باعث شد یه دید واقعی و عسیق نسبت به این سبک زندگی داشته باشه. اولین نسخه های فیلمنامه اش رو تو لیوینگستن مونتانا نوشت، جایی که خودش حسابی با حال و هوای مزرعه داری و زندگی کابوی ها آشنا بود. اولش این ایده رو به شبکه HBO پیشنهاد داد، اما اونا رد کردن و فکر نمی کردن این ژانر بتونه موفق باشه. ولی سال ۲۰۱۷، پارامونت نتورک چراغ سبز رو بهش نشون داد و این طوری شد که «یلواستون» متولد شد.

سریال از ۲۰ ژوئن ۲۰۱۸ شروع شد و خیلی زود تونست یه عالمه بیننده پیدا کنه. ژانرش درام نئو-وسترن بود که یعنی همون حال و هوای وسترن سنتی رو داشت، ولی با چالش ها و مسائل امروزی گره خورده بود. داستان حول محور خانواده داتون می چرخه که صاحب بزرگ ترین مزرعه دامداری پیوسته تو آمریکان و همزمان با همسایه ها، یعنی قبایل بومی، توسعه دهنده های زمین و سیاستمدارها، سر حفظ زمینشون درگیرن. این درگیری ها همیشه با خشونت، دسیسه و حتی قتل همراهه و همون طور که می دونید، همیشه پرونده های حل نشده ای پشت این مزایع هست.

داستان در یک نگاه: زندگی، مرگ و مبارزه بر سر زمین

داستان اصلی «یلواستون» حول محور جان داتون (با بازی بی نظیر کوین کاستنر) و خانواده اش می چرخه. جان یه مرد با نفوذ و قدرتمنده که تمام تلاشش رو می کنه تا از مزرعه وسیع خودش و شیوه زندگی سنتی که داره، محافظت کنه. این مزرعه درست کنار پارک ملی یلواستون و منطقه اختصاصی سرخپوست ها قرار گرفته و همین باعث میشه همیشه درگیری هایی سر مرزها و حقوق زمین وجود داشته باشه. خانواده داتون یه گذشته نه چندان پاک دارن و این مسئله هم تو روابط داخلیشون و هم تو برخوردشون با دنیا بیرونی تاثیر می ذاره.

پسرها و دخترهای جان داتون، هر کدوم با چالش های خودشون دست و پنجه نرم می کنن. بث داتون (کلی رایلی)، دختر بی رحم و باهوش خانواده که تو دنیای شرکت ها و پول حرفه ایه. کیس داتون (لوک گریمز)، پسر سرباز سابق و آرومی که بین دنیای خانواده و دنیای بومی همسرش گیر کرده. جیمی داتون (وس بنتلی)، پسر وکیل و جاه طلب خانواده که همیشه بین وفاداری به پدر و آرزوهای خودش مردده. و البته ریپ ویلر (کول هاسر)، دست راست جان داتون و مدیر مزرعه که مثل یکی از اعضای خانواده است و وفاداری بی قید و شرطش به داتون ها زبان زده. این شخصیت ها با همه پیچیدگی ها و تناقض هاشون، کاری کردن که «یلواستون» برای مخاطب خیلی ملموس و جذاب بشه.

«یلواستون» نبردیه بین سنت و مدرنیته، بین طبیعت وحشی و طمع انسان، و بین یه خانواده که برای حفظ میراثشون حاضرن هر کاری بکنن.

بازیگران و شخصیت های محوری: ستاره های سرزمین یلواستون

یکی از دلایل اصلی محبوبیت «یلواستون»، بازی های درخشان و شخصیت های کاریزماتیکشه. کوین کاستنر تو نقش جان داتون، یه جورایی نماد این سریال بود.

کوین کاستنر در نقش جان داتون: قلب تپنده مزرعه

اصلاً اگه کوین کاستنر نبود، شاید «یلواستون» اینقدر بزرگ نمی شد. اون تو نقش جان داتون، یه پدرسالار قدرتمند و یه کابوی کهنه کار، کاری کرده که شخصیت جان داتون برای همیشه تو ذهن ها بمونه. جان داتون نمادی از مقاومت در برابر تغییرات، یه مرد سنتی که به ارزش های خودش پایبنده و برای حفظ مزرعه اش از هیچ تلاشی فروگذار نمی کنه. کاستنر با اون صدای بم و ابهتی که داره، تونست به این شخصیت عمق و باورپذیری خاصی بده. هر جمله از دهنش بیرون میاد، انگار داره وزن یه تاریخ رو حمل می کنه. نبودش توی فصل آخر، یا کم رنگ شدن حضورش، واقعاً برای طرفدارا یه زخم بزرگ بود و کلی حاشیه هم پشتش ایجاد کرد.

خانواده داتون و یاران وفادار: بازیگران اصلی سریال

بجز کاستنر، بقیه بازیگرا هم واقعاً گل کاشتن و باعث شدن «یلواستون» به یه اثر ماندگار تبدیل بشه. اینجا یه لیست کامل از بازیگران اصلی و نقش هاشون رو براتون آوردیم:

نام بازیگر	نقش	توضیحات کاراکتر
کوین کاستنر	جان داتون سوم	پدرسالار خانواده، صاحب بزرگترین مزرعه آمریکا، فرماندار مونتانا
لوک گریمز	کیس داتون	پسر جان، عضو سابق نیروی دریایی، بین دنیای سفیدپوست و بومی گیر افتاده
کلی رایلی	بثانی بث داتون	دختر جان، مدیر مالی بی رحم، عاشق ریپ
وس بنتلی	جیمز مایکل جیمی داتون	پسر خوانده جان (یا پسر بیولوژیکی)، وکیل خانواده و سیاستمدار
کول هاسر	ریپ ویلر	دست راست جان و مدیر مزرعه، همسر بث، کابوی وفادار
کلسی آسبیل	مونیکا لانگ داتون	همسر کیس، معلم، بومی آمریکایی
گیل بیرمنگام	رئیس توماس رین واتر	رئیس قبیله بومی، رقیب اصلی جان داتون
جفرسون وایت	جیمی هاردسترام	کارگر مزرعه، از لاتاری به کابوی تبدیل می شود
دنیم ریچاردز	کولبی میفیلد	کارگر مزرعه
یان بوهن	رایان	کارگر مزرعه
رایان بینگهام	واکر	موسیقیدان و کارگر سابق مزرعه، مرموز
فین لیتل	کارتر	پسر جوان بی خانمان که به مزرعه می آید

چهره های جدید و نقش آفرینان جوان

در طول فصل ها، بازیگرای جدیدی هم به جمع خانواده یلواستون اضافه شدن که هر کدوم به نوعی به عمق داستان کمک کردن. از کاراکترهایی که تو خانه کارگرا (Bunkhouse) هستن گرفته تا شخصیت های سیاسی و تجاری که سعی می کنن مزرعه داتون ها رو به چالش بکشن. هر کدوم از این نقش ها، حتی اگه کوتاه بودن، تونستن داستان رو جلو ببرن و لایه های جدیدی از پیچیدگی رو به سریال اضافه کنن.

فصل پایانی (نیمه دوم فصل 5): جنجال ها، تاخیرها و انتظارات

اگه از طرفدارای پروپاقرص «یلواستون» باشید، حتماً می دونید که فصل پایانی این سریال حسابی با حواشی و تاخیر گره خورده. این نیمه دوم فصل پنجم، پر از سؤال و ابهامه که قراره به همشون جواب داده بشه.

زمان پخش مورد انتظار: شمارش معکوس برای پایان

شبکه پارامونت تاریخ رسمی پخش نیمه دوم فصل پنجم رو نوامبر ۲۰۲۴ اعلام کرده. قرار بود زودتر از این حرفا پخش بشه، ولی خب، چند تا اتفاق بزرگ و پیش بینی نشده باعث شد همه برنامه ها به هم بخوره. مهم ترینشون هم اعتصاب های نویسندگان (WGA) و بازیگران (SAG-AFTRA) هالیوود بود. این اعتصابات که کل صنعت سینما و تلویزیون رو قفل کرده بود، باعث شد تولید خیلی از سریال ها، از جمله «یلواستون»، متوقف بشه. شریدان خودش هم تو این اعتصابات از نویسنده ها حمایت می کرد و همین باعث شد کار نگارش قسمت های پایانی هم طول بکشه.

زمستان های برفی مونتانا هم که خودش یه چالش بزرگه برای فیلمبرداری تو فضای باز. خلاصه که همه این عوامل دست به دست هم دادن تا «یلواستون» دیرتر از چیزی که فکرش رو می کردیم، به خونه برگرده. اما خب، حالا که تاریخ مشخص شده، می تونیم با خیال راحت تری منتظر باشیم.

سرنوشت جان داتون و حواشی کوین کاستنر: معمایی بزرگ در پشت صحنه

اینجا بود که قصه «یلواستون» واقعاً پیچیده شد! کوین کاستنر، ستاره اصلی و قلب تپنده سریال، تصمیم گرفت از مجموعه خارج بشه. دلیل اصلیش هم تمرکز روی پروژه سینمایی خودش به اسم Horizon بود که یه حماسه وسترن چهار قسمتیه. این تصمیم، کل تیم تولید رو تو یه موقعیت سخت قرار داد، چون اصلاً قابل تصور نبود که «یلواستون» بدون جان داتون چطوری می تونه ادامه پیدا کنه.

تیلور شریدان، خالق سریال، تو مصاحبه هاش حسابی از این اتفاق ناراحتیشو نشون داد. اون گفت که قرار نبوده جان داتون تو فیلمنامه های اولیه به این زودی ها حذف بشه، ولی خب، این حواشی باعث شد پایان بندی کاراکترش تا حدی «کوتاه» بشه. کاستنر هم خودش گفت که مشکلاتی سر برنامه ریزی و مبلغ دستمزد برای نیمه دوم فصل پنج وجود داشته و حتی تهدید کرد که ممکنه قضیه رو به دادگاه بکشونه. می گفت برای نیم فصل دوم ۵ میلیون دلار طلبکاره و تهیه کننده ها پول کمتری بهش پیشنهاد دادن.

حالا سؤال اینجاست که چطوری قراره شخصیت جان داتون از داستان کنار بره؟ آیا کشته میشه؟ آیا غیب میشه؟ یا اصلاً به «ایستگاه قطار» می ره؟ (اون محلی که داتون ها همیشه اجساد رو اونجا محو می کنن تا کسی پیدا نشه.) هنوز هیچ اطلاعات رسمی در مورد میزان حضور کاستنر تو قسمت های پایانی منتشر نشده و همه گمانه زنی ها ادامه داره. این یکی از بزرگ ترین معماهای فصل پایانی «یلواستون» هست.

پیش بینی های داستانی: نبردهای نهایی و گره گشایی ها

قبل از اینکه فصل پنج نیمه اولش تموم بشه، داستان تو یه نقطه داغ و پر تنش گیر کرده بود. درگیری بین جیمی داتون (وکیل و فرماندار جدید) و بث داتون به اوج خودش رسیده بود و حسابی آتیش به پا کرده بود. جیمی به جان و بث حمله کرده بود و همه چیز آماده یه جنگ تمام عیار خانوادگی بود.

حالا که جان داتون هم احتمالاً قراره از داستان حذف بشه، پیش بینی ها حسابی داغ شده. وس بنتلی (بازیگر نقش جیمی) گفته که به نظرش هرچیزی ممکنه. «یلواستون» همیشه مارو با چرخش های داستانی غیرمنتظره اش غافلگیر کرده و الان که تنش ها تو بالاترین حدشه، ممکنه سرنوشت هر کدوم از شخصیت ها به طرز دراماتیکی تغییر کنه. آیا همه از بین میرن؟ یا فقط یه نفر زنده می مونه تا میراث داتون ها رو ادامه بده؟

اگه جان داتون از صحنه خارج بشه، ممکنه فرصتی برای بقیه شخصیت ها پیش بیاد تا بیشتر تو کانون توجه قرار بگیرن. مثلاً کیس داتون و همسرش مونیکا، یا رئیس رین واتر و مو، و البته ریپ ویلر و همه کابوی های وفادار مزرعه. این شخصیت ها پتانسیل زیادی برای ادامه داستان دارن و می تونن بار اصلی سریال رو به دوش بکشن. تعداد قسمت های باقیمونده هم هنوز رسمی اعلام نشده، ولی تیلور شریدان گفته اگه لازم باشه، می تونه بیشتر از ۶ قسمتی که قبلاً پیش بینی شده بود، بسازه.

دنیای گسترده یلواستون: آینده فرنچایز پس از جان داتون

شاید سریال اصلی «یلواستون» به پایان برسه، ولی تیلور شریدان یه دنیای سینمایی و تلویزیونی بزرگتر رو برای داتون ها و کابوی هاش در نظر گرفته. این فرنچایز حالا با اسپین آف ها و پیش درآمدهای جدید، حسابی گسترش پیدا کرده و اصلاً قرار نیست به این زودی ها پرونده اش بسته بشه.

ریشه های خانواده داتون: سریال های پیش درآمد (Prequels)

برای اینکه ریشه های خانواده داتون رو بهتر بشناسیم و ببینیم این مزرعه چطوری به دستشون رسیده، شریدان دو پیش درآمد فوق العاده ساخت:

1. 1883: این سریال جذاب، ماجرای اولین نسل از خانواده داتون رو روایت می کنه که از ایالت های شرقی آمریکا به سمت غرب وحشی سفر می کنن تا زمین خودشون رو پیدا کنن. داستان پر از رنج، مشقت و مبارزه برای بقاست و نشون میده که چقدر سخت بوده که تو اون دوره یه زندگی جدید رو شروع کنی. بازیگرای اصلیش هم تیم مک گراو و فیت هیل (تو نقش پدربزرگ و مادربزرگ جان داتون) بودن که واقعاً فوق العاده بازی کردن. این سریال تو ۱۰ قسمت، سال ۲۰۲۲ تموم شد.
2. 1923: این پیش درآمد، نسل دیگه ای از داتون ها رو تو دهه ۲۰ میلادی دنبال می کنه. زمانی که آمریکا تو دوران رکود بزرگ و ممنوعیت الکل دست و پنجه نرم می کرد، داتون ها تو مونتانا با چالش های بزرگی مثل خشکسالی، طاعون و درگیری با زمین خوارها روبرو بودن. بازی هریسون فورد و هلن میرن تو این سریال، واقعاً یه کلاس درس بازیگری بود و حسابی به اعتبار فرنچایز اضافه کرد. این سریال هم تو دو فصل، هنوز ادامه داره و خیلی ها منتظر فصل دومش هستن.

نسل های بعدی: سریال های دنباله و اسپین آف های جدید

شریدان به اینجا بسنده نکرده و قراره داستان داتون ها رو تو آینده هم ادامه بده. دو سریال جدید دیگه هم تو راهه:

1. 2024 (عنوان موقت): این سریال قراره دنباله ای برای «یلواستون» اصلی باشه و داستانش تو زمان معاصر اتفاق میفته. شایعات زیادی در مورد حضور متیو مک کاناهی تو این سریال هست که می تونه حسابی هیجان انگیز باشه. قراره با شخصیت های جدید و مکان های جدید، اما همچنان با روح خانواده داتون، این داستان ادامه پیدا کنه. این سریال اولین اثر بعد از وقایع «یلواستون» خواهد بود.
2. 1944: این هم یه پیش درآمد دیگه است که همونطور که از اسمش پیداست، داستان خانواده داتون رو تو سال ۱۹۴۴ روایت می کنه. هنوز جزئیات زیادی ازش منتشر نشده، ولی می تونه ارتباطات مهمی با داستان های قبلی داشته باشه و شکاف های تاریخی رو پر کنه.

این همه اسپین آف نشون میده که چقدر دنیای «یلواستون» ظرفیت داستان پردازی داره و تیلور شریدان هم حسابی از این پتانسیل استفاده می کنه. حتی بازپخش های سریال اصلی و پیش درآمدها از شبکه هایی مثل CBS، باعث شده مخاطبان جدیدی هم جذب بشن و این فرنچایز رو بیشتر گسترش بده. کریس مک کارتی، مدیرعامل استودیوهای پارامونت، به شریدان حسابی اعتماد داره و خودش گفته که تا حالا اشتباه نکرده، پس احتمالا چند پیش درآمد دیگه هم تو راهه!

تحلیل و نقد عمیق: فراتر از یک سریال وسترن

«یلواستون» فقط یه قصه از مزرعه دارها نیست، یه آینه تمام نماست از جامعه آمریکا و تناقضاتش. این سریال لایه های عمیق تری داره که بد نیست بهشون نگاهی بندازیم.

هویت آمریکایی و کشمکش های مدرن: از سنت تا شهرنشینی

چیزی که «یلواستون» رو از بقیه درام ها متفاوت می کنه، ایدئولوژی پنهانش درباره هویت آمریکایی و حفظ ارزش های سنتی سفیدپوستان در مقابل مدرنیته و توسعه طلبیه. خانواده داتون برای حفظ سبک زندگی کاوبوی خودشون و میراث چندین نسلشون، با چالش های بزرگی روبرو هستن. این سریال نشون میده که چطور تضاد بین سنت و مدرنیته، حفظ محیط زیست و طمع انسان، و سیاست های محلی و ملی، می تونه یه خانواده رو تا مرز نابودی ببره. مثل سریال هایی مثل Billions یا Succession که درباره ثروت و قدرت خانوادگی هستن، «یلواستون» هم این کشمکش ها رو داره، ولی با یه چاشنی وسترن که حسابی جذابش کرده.

جان داتون نماد یه مردیه که به شدت نگران از دست دادن دارایی ها و شیوه زندگی خودشه. اون فکر می کنه دنیایی بدون مزرعه داری و ارزش های کابوی ها، دیگه ارزشی نداره. این اضطراب عمیق داتون، حس همدردی رو تو مخاطب ایجاد می کنه، حتی با وجود اینکه گاهی کارهای خشونت آمیز و سوال برانگیزی انجام میده. اون به چشم ما، آخرین نگهبان یه سنت رو به زواله.

دو قطب مزرعه: عمارت داتون ها در برابر خانه کارگران (Bunkhouse)

توی «یلواستون»، دو تا مکان اصلی داریم که نماد دو طرز فکر متفاوتن: عمارت بزرگ داتون ها و خانه کوچک کارگران مزرعه (Bunkhouse). عمارت داتون ها، با اون چوب و سنگ های قدیمی و دکوراسیون وسترن-آمریکاییش، نماد ثروت، قدرت و یه جور ابهت ترسناکه. اینجا جاییه که تصمیم های بزرگ گرفته میشه و زندگی پرزرق و برق خانواده داتون جریان داره. حتی کفش های کابوی ای که تو خونه می پوشن، نشون از اصالتشون تو این سبک زندگیه.

اما در مقابل، Bunkhouse یا خونه کارگرا، یه فضای کوچیک و ساده ست که زندگی واقعی کابوی های مزرعه رو نشون میده. اینجا جای عرق ریختن، کار سخت و وفاداری بی قید و شرطه. کاراکترهایی مثل جیمی، لوید، کولبی و واکر تو این خونه رشد می کنن، درس زندگی می گیرن و به یه جور رستگاری می رسن. جیمی که یه جوون ولگرد بود، تو این خونه یاد می گیره چطوری اسب سواری کنه، دامداری یاد بگیره و یه مرد واقعی بشه. این خونه جاییه که نشان Y (Yellowstone Brand) روی پوست کارگران حک میشه، نمادی از وفاداری و تعلق ابدی به مزرعه داتون ها. این نشان، اولش ترسناکه، ولی بعداً میشه نماد افتخار و هویت.

پیچیدگی اخلاقی و ضدقهرمانان خاکستری

هیچ شخصیتی تو «یلواستون» مطلقاً خوب یا بد نیست. جان داتون که ظاهراً قهرمانه، گاهی دست به کارهایی می زنه که از لحاظ اخلاقی زیر سؤال می برتش. اون برای حفظ مزرعه اش، آدم هایی رو به «ایستگاه قطار» می فرسته، از بچه هاش می خواد کارهای غیرقانونی انجام بدن و با رقیباش بی رحمانه برخورد می کنه. بث هم با همه هوش و وفاداریش، یه روح زخم خورده و بی رحمه که برای رسیدن به اهدافش از هیچ کاری دریغ نمی کنه.

از طرف دیگه، توماس رین واتر، رئیس قبیله بومی، با اینکه از دید جان داتون یه رقیبه، ولی هدفش اینه که زمین های اجدادی خودشون رو پس بگیره و برای قومش آینده ای بهتر بسازه. اون هم یه جورایی ضدقهرمانه، اما با اهداف مشروع. این پیچیدگی های اخلاقی باعث میشه مخاطب نتونه به راحتی بین خوب و بد فرق بذاره و با همه شخصیت ها، حتی با کارهای بدشون، تا حدی همذات پنداری کنه.

یکی از نقاط کوری که تو سریال بهش اشاره میشه، نادیده گرفتن مطالبات بومیان توسط داتون هاست. رین واتر یه بار به جان میگه: «چطور میتونی تو مزرعه ای به بزرگی رود آیلند زندگی کنی و من رو به دزدی متهم کنی؟». این سوال، یه شکاف عمیق تو ایدئولوژی سریال ایجاد می کنه و نشون میده که داستان از یک طرف، حق رو به جان داتون میده و از طرفی، سوالات اخلاقی بزرگی رو مطرح می کنه.

تو دنیای «یلواستون»، مرز بین قهرمان و ضدقهرمان، خوب و بد، به طرز عجیبی باریکه. هرکس برای حفظ چیزی که بهش باور داره، می جنگه.

کارگردانی و فیلم برداری: زیبایی های مونتانا در قاب تصویر

یکی دیگه از ستاره های «یلواستون»، خود ایالت مونتاناست. مناظر وسیع، کوه های سر به فلک کشیده، دشت های بی کران و غروب های دل انگیز، همه و همه کاری کردن که این سریال از نظر بصری هم یه شاهکار باشه. فیلم برداری این سریال واقعاً حیرت انگیزه و زیبایی های طبیعت وحشی آمریکا رو به بهترین شکل نشون میده. این مناظر، نه فقط پس زمینه داستان، بلکه خودشون یه شخصیت اصلی هستن که حس آزادی، عظمت و در عین حال تنهایی رو به بیننده منتقل می کنن. حضور طبیعت تو این سریال، خودش یه پیام بزرگه؛ پیامی درباره حفظ زمین و مقابله با تخریب محیط زیست.

نتیجه گیری

«یلواستون» یه سریال معمولی نبود؛ یه تجربه عمیق از زندگی، مبارزه و تعلق به خاک بود که ژانر وسترن رو دوباره زنده کرد. این سریال نشون داد که داستان های خانوادگی پر از قدرت، عشق، خیانت و خون، هنوز می تونن میلیون ها نفر رو پای تلویزیون میخ کوب کنن. با اینکه فصل پایانی سریال اصلی با حواشی زیادی همراه بود و نبود کوین کاستنر دل خیلی ها رو به درد آورد، اما تیلور شریدان با اون دنیای گسترده ای که خلق کرده، نشون داده که این تازه اول راهه.

یلواستون یه جورایی یادآور این بود که با همه پیشرفت های تکنولوژی و شهرنشینی، هنوز چیزهایی مثل اصالت، زمین، خانواده و وفاداری هست که برای بعضیا حکم زندگی رو داره. این سریال تونست یه حس نوستالژیک رو با چالش های مدرن قاطی کنه و به یه اثر منحصر به فرد تبدیل بشه. حالا باید منتظر باشیم و ببینیم نیمه دوم فصل پنجم چطور این داستان بزرگ رو به پایان می رسونه و چه سرنوشتی در انتظار خاندان داتون و مزرعه یلواستون خواهد بود. اما یک چیز مسلمه: تاثیر یلواستون بر تلویزیون و قلب بینندگان، تا مدت ها باقی می مونه و این داستان تمومی نداره، بلکه فقط شکلش عوض میشه.