دفتر تنظیمات (کتابچه غیبی)؛ خلاصه و تحلیل ملکم خان

دفتر تنظیمات (کتابچه غیبی)؛ خلاصه و تحلیل ملکم خان

خلاصه کتاب دفتر تنظیمات (کتابچه غیبی) و چند رساله دیگر ( نویسنده میرزا ملکم خان ناظم الدوله )

کتاب «دفتر تنظیمات (کتابچه غیبی) و چند رساله دیگر» اثر میرزا ملکم خان ناظم الدوله، مجموعه ای از اندیشه های ناب و عمیق درباره اصول مملکت داری و اصلاحات اجتماعیه که در زمان خودش مثل یه بمب خبری عمل کرد. این کتاب نه فقط یه سری توصیه، بلکه نقشه ای راه برای بیدار کردن ذهن مردم و حرکت به سمت یه ایران مدرن و پیشرفته بود.

حالا اگه بخوایم از نزدیک تر به این کتاب ارزشمند و تاثیرگذار نگاه کنیم، باید بگیم که این اثر صرفاً یه کتاب تاریخی نیست؛ بلکه آیینه ایه که می تونه بهمون نشون بده چطور پایه های فکری نهضت مشروطه گذاشته شد و متفکران اون زمان چه دغدغه هایی داشتن. میرزا ملکم خان با این رساله ها، سعی کرد چراغی رو روشن کنه که تاریکی جهل و عقب ماندگی رو کنار بزنه و راه رو برای آینده ای روشن تر هموار کنه. فکرش را بکنید، در دورانی که خیلیا حتی فکرش رو هم نمی کردن بشه چیزی رو عوض کرد، یه نفر اومد و از قانون، عدالت، و مشارکت مردم حرف زد!

همین میشه که درک عمیق تر از محتوای این رسائل، نه فقط برای دانشجوها و پژوهشگرای رشته های تاریخ، علوم سیاسی، ادبیات و جامعه شناسی مهمه، بلکه برای هر کسی که می خواد ریشه های فکری جامعه امروز ایران رو بشناسه، ضروریه. اینجا دیگه قرار نیست فقط یه معرفی ساده از کتاب داشته باشیم؛ قراره با هم غرق بشیم توی دنیای پر از فکر و اندیشه میرزا ملکم خان و ببینیم چطور ایده هایی که اون روزها شاید غریب و غیرقابل اجرا به نظر می رسیدن، تونستن مسیر تاریخ این مملکت رو عوض کنن.

میرزا ملکم خان ناظم الدوله: مردی فراتر از زمانش

میرزا ملکم خان ناظم الدوله رو اگه بخوایم درست بشناسیم، باید بگیم که ایشون فقط یه سیاستمدار یا نویسنده معمولی نبود. اون یه متفکر واقعی بود که تو دل دوران پر از تلاطم قاجار، اومد و حرفایی زد که شاید صد سال جلوتر از زمان خودش بود. فکر کنید تو دوره ای که پادشاه حرف اول و آخر رو می زد و قانون مفهوم چندانی نداشت، کسی پیدا بشه و از قانون مداری و حقوق ملت بگه. خب معلومه که این حرفا خیلی ها رو به فکر فرو می برد و خیلی ها رو هم حسابی نگران می کرد.

از تحصیل در فرنگ تا بیداری ایران

میرزا ملکم خان تو سال ۱۲۴۹ قمری به دنیا اومد. ده سالش که شد، پدرش، یعقوب خان، فرستادش فرنگ، فرانسه تا درس بخونه. این فرستادن به اروپا یه نقطه عطف بزرگ تو زندگی ملکم خان بود. اونجا فقط درسای مهندسی و حکمت طبیعی رو یاد نگرفت، بلکه با اندیشه های متفکران بزرگی مثل جان استوارت میل، ولتر و روسو آشنا شد. این آشنایی ها باعث شد نگاهش به دنیا و کشورداری کلاً عوض بشه. اونجا فهمید که دنیا فقط یه پادشاه و چند تا وزیر نیست؛ یه عالمه مفهوم دیگه مثل قانون، آزادی، عدالت و حق مردم هم هست.

وقتی سال ۱۲۶۸ قمری برگشت ایران، دارالفنون تازه تأسیس شده بود. فرصت خوبی بود تا دانش و تجربه اش رو به کار بگیره. شروع کرد به ترجمه برای استادای اتریشی دارالفنون و کم کم شد مترجم مخصوص سفارت ایران تو استانبول و حتی نماینده ایران در دربار ناپلئون سوم. یعنی یه آدم چند پُسته که از اروپا تا عثمانی و ایران رو زیر و رو کرده بود و با دیدی وسیع به مشکلات ایران نگاه می کرد. خب معلومه چنین آدمی نمی تونه ساکت بمونه و حرفاش رو نزنه.

فراز و نشیب های یک اندیشه

زندگی میرزا ملکم خان پُر بود از فراز و نشیب، درست مثل خود تاریخ معاصر ایران. یه عده اون رو «بیدارکننده ایران» و «رهبر نهضت آزادی» می دونستن، کسی که مقامش رو با ولتر و روسو مقایسه می کردن. می گفتن آدمیه که سی هزار نفر تو ایران بهش ایمان دارن. از اون طرف، یه عده هم بودن که کلی انتقاد بهش داشتن و می گفتن شارلاتان، پول پرست و حقه باز بود! حالا کدوم حرف درسته؟ شاید هر دو! ملکم خان مثل هر آدم دیگه ای، مجموعه ای از خوبی ها و ضعف ها بود. اما چیزی که نمیشه انکارش کرد اینه که اون یه صدای متفاوت تو زمان خودش بود؛ یه صدایی که مردم رو به فکر کردن و پرسیدن سوالای مهم تشویق می کرد.

یه نکته جالب دیگه درباره ملکم خان اینه که با همه این بحث و جدلا، تأثیرش رو نمیشه نادیده گرفت. اون نه تنها با ایده هاش، بلکه با سبک نگارش ساده و روانش، تونست خیلی ها رو جذب کنه. فکر کنید تو اون دوره، که همه قلم به دست ها پیچیده می نوشتن، ملکم خان اومد و جوری نوشت که هر کسی می تونست حرفاش رو بفهمه. این خودش یه انقلاب تو نویسندگی اون زمان بود.

چرا ملکم خان دست به قلم شد؟

خب، سوال اینجاست که چرا یه همچین آدمی با این همه درگیری و مسئولیت، می شینه و شروع می کنه به نوشتن؟ جوابش ساده س: اون می دید که ایران داره عقب می مونه، از قافله پیشرفت اروپا جامونده و اگه کاری نکنه، وضع بدتر هم میشه. انگیزه اصلی اش بیدار کردن ملت، آموزش اصول کشورداری درست و نشون دادن اهمیت اصلاحات بود. اون معتقد بود که نجات ایران فقط به دست خود ایرانه و باید از شعور و آدمیت خودمون کمک بخوایم، نه از ترحم دیگران. این حرف خیلی حرف بود تو اون زمان!

ملکم خان واقعاً می خواست ملت بفهمه که چطور میشه یه مملکت رو درست اداره کرد. اون می خواست مردم بفهمن که حق دارن، حق دارن که عدالت داشته باشن و به قول خودش آدم هستن و می خوان عدالت داشته باشن. همین انگیزه ها بود که باعث شد دفتر تنظیمات و اون همه رساله دیگه رو بنویسه و به نوعی، بذرهای بیداری و مشروطه خواهی رو تو خاک ایران بکاره.

«با وصف همه خبط های گذشته ابواب فضل الهی هنوز برای ایران باز است هیچ حق مایوسی نداریم همین قدر باید معتقد باشیم که به اقتضای حکمت، ربانی نجات ما در دست خود ماست و آن چه از ترحم دیگران می خواهیم باید از شعور و آدمیت خود بخواهیم.»

سفر به قلب «دفتر تنظیمات» (کتابچه غیبی): ایده هایی برای کشورداری

حالا بریم سراغ بخش اصلی، یعنی خود کتاب «دفتر تنظیمات (کتابچه غیبی)». این رساله اصلی، یه جورایی برنامه جامع ملکم خان برای اصلاحات سیاسی و اجتماعی ایران بود. اونجا که اسم کتابچه غیبی اومده، نشون میده که چقدر این ایده ها در اون زمان مرموز و شاید برای بعضی ها خطرناک به حساب میومده. اگه بخوایم ساده بگیم، ملکم خان تو این دفتر سعی کرده بود یه نقشه راه برای ایران بکشه، نقشه ای که خیلی با اون چیزی که تو دربار قاجار اتفاق می افتاد، فرق داشت.

حکومت و قانون: سنگ بنای نظم

ملکم خان تو دفتر تنظیمات، اول از همه میاد سراغ تعریف حکومت و قانون. برای اون، حکومت یعنی اون دستگاهی که تو یه ملت مستقل، کار امر و نهی رو انجام میده و قانون هم یعنی هر حکمی که از حکومت میاد و هدفش صلاح مردمه و همه باید ازش اطاعت کنن. این یعنی هر قومی که از حالت وحشی گری دراومده، یه حکومت داره و این حکومت باید بر پایه قانون باشه، نه هوس پادشاه یا هر کس دیگه. این خودش پایه و اساس یه جامعه متمدن و منظم بود.

اون اعتقاد داشت که بدون قانون، هرج و مرج میشه و هیچ پیشرفتی هم تو کار نیست. در واقع، قانون مثل یه چهارچوب عمل می کنه که هم حقوق مردم رو مشخص می کنه و هم وظایف حکومت رو. اگه این چهارچوب نباشه، هر کی هر کاری دلش خواست می کنه و نتیجه اش میشه عقب ماندگی و ظلم.

سلطنت: مطلق یا مشروطه؟

یکی از مهم ترین بحث های ملکم خان تو این کتاب، انواع سلطنت بود. اون میاد و سلطنت رو به دو دسته اصلی تقسیم می کنه: سلطنت مطلق و سلطنت معتدل یا همون مشروطه.

  • سلطنت مطلق: این سلطنت خودش دو نوع داره: منظم و غیرمنظم. تو سلطنت مطلق، پادشاه هم قانون می ذاره و هم اون رو اجرا می کنه. مثل سلطنت روسیه یا عثمانی اون زمان. ولی حتی تو همین سلطنت مطلق منظم هم، پادشاه برای حفظ قدرتش و نظم مملکت، اختیاراش رو قاطی نمی کنه. مثلاً تو روسیه اون موقع، پادشاه هر کاری دلش می خواست می کرد، ولی بازم یه سری قواعد رو رعایت می کردن.
  • سلطنت معتدل یا مشروطه: اینجا وضع فرق می کنه. پادشاه فقط قانون رو اجرا می کنه، ولی قانون رو ملت می ذاره. مثالش هم انگلیس و فرانسه بود. تو این نوع سلطنت، نظم و پیشرفت رو مدیون جدایی اختیار قانون گذاری و اجرای قانون می دونستن.

ملکم خان فکر می کرد که اوضاع سلطنت های معتدل برای ایران اون زمان مناسب نیست، چون ما هنوز به اونجا نرسیده بودیم. اما در مورد سلطنت مطلق، تأکید می کرد که باید منظم باشه، نه مثل ایران که به قول خودش غیرمنظم بود و پادشاه هر دو اختیار رو کاملاً در دست خودش داشت و به هیچ قاعده و قانونی هم پایبند نبود. این دقیقاً نقد اصلی ملکم خان به سیستم حکومتی قاجار بود.

تقسیم قدرت: راهی به سوی پیشرفت

یه ایده خیلی مهم دیگه که ملکم خان مطرح می کنه، اهمیت «جدایی اختیارات» بود. اون معتقد بود که اگه قانون گذاری و اجرای قانون دست یه نفر باشه، فاتحه اون مملکت خونده س. برای اینکه یه کشور پیشرفت کنه و منظم باشه، باید این دو تا اختیار از هم جدا باشن. یعنی یه قوه مسئول وضع قانون باشه و یه قوه دیگه مسئول اجرای اون. این تقسیم وظایف باعث میشه شفافیت بیشتر بشه، هر کسی جایگاه خودش رو بدونه و از قدرت سوءاستفاده نشه.

جدا از اینا، ملکم خان خیلی رو بیدار کردن شعور مردم تأکید داشت. می گفت مردم باید بیدار بشن و حق خودشون رو از حکومت بخوان. اگه مردم آگاه نشن و حقشون رو طلب نکنن، هیچ وقت عدالتی تو کار نخواهد بود. اون می دونست که طرح هاش تو ایران قاجار چالش های زیادی داره، چون نه مردم آگاهی کافی داشتن و نه حکومت اراده ای برای تغییر. اما بازم دست از تلاش برنداشت و سعی کرد این ایده ها رو تو ذهن مردم بکاره.

گشت وگذار در رساله های دیگر: تکمیل پازل فکری ملکم خان

دفتر تنظیمات، اصلی ترین رساله ملکم خان بود، اما ایشون رساله های دیگه هم داره که هر کدوم مثل یه تکه از پازل فکریش عمل می کنن. تو این بخش، یه نگاهی میندازیم به بقیه این رساله ها که هر کدوم یه گوشه از دغدغه های این متفکر بزرگ رو نشون میدن.

«رفیق و وزیر»: اهمیت انتخاب درست

تو رساله رفیق و وزیر، میرزا ملکم خان میاد و در مورد نقش حیاتی وزیرها و مشاورا تو اداره کشور حرف میزنه. اون معتقد بود که اگه پادشاه یا حاکم، آدمای درست و حسابی و شایسته رو به عنوان وزیر و مشاور انتخاب نکنه، اوضاع مملکت از اینی که هست بدتر میشه. وزیر باید دانا، باوجدان و دلسوز باشه؛ کسی که نه فقط به فکر خودش باشه، بلکه صلاح ملت رو هم در نظر بگیره. به قول معروف، اگه رفیق و وزیرت خوب باشه، کارت ساخته س، وگرنه نه!

«ندای عدالت»: آرزوی دیرینه ملت

رساله ندای عدالت هم که از اسمش پیداست، حول محور عدالت می چرخه. ملکم خان تو این رساله، عدالت رو به عنوان اصلی ترین ستون هر جامعه و حکومتی معرفی می کنه. اون می گفت تا وقتی عدالت تو جامعه نباشه، مردم آسایش ندارن و پیشرفتی هم اتفاق نمیفته. راه استقرار عدالت رو هم نه فقط تو قانون گذاری، بلکه تو آگاه شدن مردم و مطالبه حقوقشون از حکومت می دونست. این رساله یه جورایی بازتاب آرزوی دیرینه مردم ایران برای داشتن یه جامعه عادلانه تر بود.

«مدنیت ایرانی»: نگاهی به گذشته و آینده

تو مدنیت ایرانی، ملکم خان یه نگاه مقایسه ای میندازه بین ایران و کشورهای اروپایی. اون می خواست بفهمه که چرا ایران، با اون تاریخ و تمدن غنی، از اروپا عقب افتاده. دیدگاهش این بود که برای پیشرفت، باید از تمدن غرب الگو بگیریم، اما نه به صورت کورکورانه. باید اون چیزایی که برای کشورمون خوبه رو بگیریم و با فرهنگ خودمون تطبیق بدیم. این رساله یه جورایی فراخوانی بود برای نوسازی و بازسازی فکری جامعه ایران.

«پلتیکای دولتی»: رموز سیاست ورزی

اصول و فنون سیاست ورزی و اداره دولت از منظر ملکم خان تو رساله پلتیکای دولتی میاد. اینجا اون میاد و در مورد ریزه کاری های دیپلماسی، روابط بین الملل و چگونگی حفظ منافع ملی تو دنیای پر از توطئه اون زمان حرف میزنه. این نشون میده که ملکم خان چقدر واقع بین بود و فقط به تئوری ها بسنده نمی کرد، بلکه دنبال راه حل های عملی هم بود.

«فراموش خانه» و «اصول آدمیت»: جامعه ای ایده آل

اگه یادتون باشه تو بخش زندگی نامه گفتیم که ملکم خان یه محفلی به اسم فراموش خانه یا جامعه آدمیت تأسیس کرد. رساله فراموش خانه و اصول آدمیت دقیقاً به ایده های پشت این تشکیلات می پردازه. هدفش چی بود؟ اصلاح بشریت به طور کلی و ملت ایران به طور خاص. اونجا از مفاهیم اخلاقی و اجتماعی حرف زده میشد که به نظر ملکم خان، پایه های ساختن یه جامعه پیشرفته و انسانی بودن. این رساله یه جورایی آرمان شهر ملکم خان رو نشون میده.

«حجت» و «مفتاح»: دلایلی برای تغییر

رساله های حجت و مفتاح رو میشه به عنوان دلایل و براهین ملکم خان برای لزوم اصلاحات در نظر گرفت. اون تو این رساله ها سعی می کنه با استدلال های منطقی نشون بده که چرا ایران باید تغییر کنه و چه چیزهایی کلید فهم پیشرفت و ترقی هستن. این رساله ها بیشتر جنبه اقناع کننده داشتن تا مردم و حتی درباریان رو متقاعد کنه که راهی جز اصلاحات نیست.

«توفیق امانت» و «شیخ و وزیر»: اخلاق در حکمرانی

تو رساله های توفیق امانت و شیخ و وزیر، ملکم خان روی دو تا مفهوم خیلی مهم تأکید می کنه: امانت داری و صداقت تو حکمرانی. اون معتقد بود که اگه حاکمان و کارگزاران امین نباشن و صداقت نداشته باشن، هیچ سیستمی درست کار نمی کنه. همچنین تو شیخ و وزیر به تعامل بین دین و سیاست می پردازه و نشون میده که چطور این دو بخش باید با هم کار کنن تا جامعه به صلاح برسه.

«ترجمه وصیت نامه فؤاد پاشا»: عبرتی از عثمانی

ملکم خان وصیت نامه فؤاد پاشا رو که وزیر خارجه عثمانی بود، ترجمه کرد. چرا؟ چون عثمانی هم مثل ایران تو اون زمان، در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلات مشابهی بود و داشت به سمت اصلاحات میرفت. ملکم خان با ترجمه این وصیت نامه، می خواست به ایرانی ها نشون بده که چطور میشه از تجربه کشورهای دیگه درس گرفت و از اشتباهات اونا دوری کرد. این نشون میده که اون چقدر دنبال راه حل های عملی و تجربه شده بود و به قول معروف، می خواست سنگ مفت، گنجشک مفت نصیب ایران کنه.

هر کدوم از این رساله ها، یه گوشه از دغدغه های میرزا ملکم خان رو به تصویر می کشه و با هم، یه دید جامع از اندیشه های اصلاح طلبانه این متفکر بزرگ رو بهمون میدن.

«دفتر تنظیمات» چه میراثی برای ما گذاشت؟

اگه بخوایم صادقانه بگیم، مجموعه «دفتر تنظیمات» و رساله های دیگه ملکم خان، یه اثر معمولی نبود که چاپ بشه و بره تو قفسه کتابخونه ها. این کتاب یه جورایی نقش یه جرقه رو داشت؛ جرقه ای که تو فضای خفقان آور و پر از عقب ماندگی ایران قاجار، باعث روشن شدن یه سری ذهن های آگاه شد. این مجموعه نه فقط یه سری ایده روی کاغذ بود، بلکه نقشه ی راهی شد برای کسایی که دلشون برای ایران می سوخت و می خواستن تغییری ایجاد کنن. فکرش رو بکنید، تو اون دوران، چند نفر جرئت می کردن از قانون و حق مردم حرف بزنن؟

چرا این کتاب هنوز حرف برای گفتن دارد؟

شاید بپرسید خب این کتاب مال صد و خرده ای سال پیشه، به چه دردمون می خوره؟ راستش را بخواهید، اندیشه های میرزا ملکم خان هنوز هم حرف برای گفتن داره. بحث هایی مثل اهمیت قانون، جدایی قوا، مبارزه با فساد و نقش مردم تو اداره کشور، چیزایی نیستن که تاریخ مصرف داشته باشن. اینا اصول اساسی هر جامعه دموکراتیک و پیشرفته ای هستن. امروز هم اگه خوب نگاه کنیم، می بینیم که خیلی از چالش های ما تو ایران، ریشه در همین مسائلی داره که ملکم خان سال ها پیش بهش اشاره کرده بود. مطالعه این کتاب می تونه به ما کمک کنه تا ریشه های این مشکلات رو بهتر بفهمیم و شاید راهکارهایی هم برای حلشون پیدا کنیم.

علاوه بر این، سبک نگارش ساده و روان ملکم خان، باعث شده که این متن ها، با وجود قدمتشون، هنوز هم برای خواننده امروزی قابل فهم و جذابه. اون تونست با زبانی که به زبان محاوره نزدیک بود، مفاهیم پیچیده فلسفی و سیاسی رو برای عموم مردم قابل درک کنه. همین کارش، خودش یه انقلاب تو ادبیات سیاسی ایران بود.

چالش ها و نقدهای وارد بر اندیشه های ملکم خان

البته که هیچ متفکری بدون نقد و چالش نیست و میرزا ملکم خان هم از این قاعده مستثنی نبود. بعضی ها بهش خرده می گرفتن که ایده هاش خیلی غربی و برای جامعه ایران اون زمان غیرواقعی بود. مثلاً شاید اون موقع جامعه ظرفیت پذیرش یه دفعه ای این همه تغییر رو نداشت. بعضی ها هم به شخصیت خود ملکم خان و اون زدوبندها و ماجراجویی ها که تو زندگیش بود، انتقاد می کردن و می گفتن افکارش بیشتر برای منافع شخصی بود تا اصلاح مملکت.

یه عده هم معتقد بودن که ایده های ملکم خان، هر چقدر هم که خوب باشن، تو ایران قاجار به درستی پیاده نشد و به هدف اصلیش نرسید. فراموشخانه، که قرار بود جامعه آدمیت رو بسازه، به خاطر همین مخالفت ها و سوءتفاهم ها، زیاد دوام نیاورد. اما با همه این چالش ها، چیزی که نمیشه نادیده گرفت، تأثیر عمیق این اندیشه ها بر نسل های بعدی و نقش بی بدیلش تو بیداری ملت ایران و شکل گیری نهضت مشروطه بود. اگه ملکم خان نبود، شاید مشروطه هم به شکل دیگه ای رقم می خورد یا اصلاً اینقدر زود اتفاق نمی افتاد.

حرف آخر: نگاهی دوباره به میراث ملکم خان

خب، رسیدیم به آخر این سفر طولانی تو دنیای اندیشه های میرزا ملکم خان و کتاب «دفتر تنظیمات (کتابچه غیبی) و چند رساله دیگر». راستش را بخواهید، وقتی درباره متفکران بزرگی مثل ملکم خان حرف می زنیم، فقط از گذشته حرف نمی زنیم؛ داریم درباره درس هایی حرف می زنیم که هنوز هم برای حال و آینده ما اهمیت دارن.

میرزا ملکم خان، چه دوستش داشته باشیم و چه نه، یه آدم حسابی بود که تونست با قلم و فکرش، مسیر تاریخ ایران رو عوض کنه. اون یه صدای بیدارکننده بود تو دورانی که خیلیا خواب بودن و تونست بذرهای آگاهی و آزادی خواهی رو تو دل مردم بکاره. همین بذرهای کوچیک بودن که کم کم رشد کردن و به نهضت بزرگی مثل مشروطه تبدیل شدن.

پس اگه دنبال این هستید که ریشه های فکری جامعه امروز ایران رو بهتر بشناسید، اگه می خواید بدونید چطور ایده های عدالت، قانون و آزادی تو این مملکت پا گرفتن، خوندن خلاصه ای تحلیلی از این کتاب و آشنایی با اندیشه های میرزا ملکم خان، یه راه عالیه. شاید با خوندن این مطالب، نه فقط با یه بخش مهم از تاریخ فکری ایران آشنا بشید، بلکه بتونید با دید بازتری به چالش های امروز جامعه نگاه کنید و حتی خودتون هم به فکر راه حل هایی برای فردای بهتر ایران بیفتید.

چون به قول خود ملکم خان، «نجات ما در دست خود ماست و آن چه از ترحم دیگران می خواهیم باید از شعور و آدمیت خود بخواهیم.» این جمله، یه جورایی میشه عصاره تفکر ملکم خان که هنوز هم بعد از این همه سال، مثل یه ندای زنده و بیدارکننده تو تاریخ ما طنین اندازه است.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "دفتر تنظیمات (کتابچه غیبی)؛ خلاصه و تحلیل ملکم خان" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "دفتر تنظیمات (کتابچه غیبی)؛ خلاصه و تحلیل ملکم خان"، کلیک کنید.

نوشته های مشابه