خلاصه کتاب تیک تیک ( نویسنده یگانه مرادی لاکه )

کتاب «تیک تیک» نوشته یگانه مرادی لاکه، داستان موش کوچولوی خلاقی است که از وسایل دورریختنی چیزهای تازه می سازد. ماجرا از جایی شروع می شود که موش، سگ و کلاغ بر سر یک چنگال شکسته دعوا می کنند، اما با دیدن یک بچه گربه سه پا، تصمیم می گیرند همدلی کنند و با کمک هم، وسیله ای مفید با همان چنگال برایش بسازند که مسیر رفت وآمدش را آسان می کند. این کتاب، پر از درس های شیرین درباره خلاقیت، حل مسئله، همکاری و همدلی است که برای کودکان 4 تا 8 سال، تجربه ای به یادماندنی می سازد.

تاحالا شده فکر کنید یک وسیله قدیمی و به ظاهر بی مصرف، چقدر می تونه به درد بخور باشه؟ اصلاً یه موش کوچولو باهوش، چطور می تونه با یه چنگال شکسته، یه عالمه ماجرای جذاب بسازه؟ خب، دقیقاً همین سوال ها، پایه و اساس یکی از قشنگ ترین کتاب های کودک این روزهاست: کتاب تیک تیک نوشته یگانه مرادی لاکه. این کتاب، فقط یک داستان ساده نیست؛ یه کلاس درس عملیه برای کوچولوها که یاد بگیرن چطور خلاق باشن، با هم همکاری کنن و از همه مهم تر، به فکر بقیه هم باشن. اگه دنبال یه خلاصه کامل و حسابی از این کتاب می گردید که از صرفاً معرفی و تبلیغ فراتر بره و ته داستان رو هم براتون تعریف کنه، جای درستی اومدید! بریم که غرق بشیم توی دنیای تیک تیک و ببینیم چه خبره.

کتاب تیک تیک در یک نگاه

قبل از اینکه شیرجه بزنیم توی ماجرای اصلی، بد نیست یه آشنایی کوچیک با این کتاب دوست داشتنی و خالق هاش پیدا کنیم. کتاب تیک تیک واقعاً یه اثر هنری تمام عیاره، هم از نظر متن و هم از نظر تصویر.

نویسنده و تصویرگر: دو ستاره در کنار هم

نویسنده این قصه شیرین، یگانه مرادی لاکه است. ایشون یکی از اسم های آشنا و محبوب توی ادبیات کودک ایرانه که با قلم شیوای خودش، تونسته کلی داستان های آموزنده و جذاب برای بچه ها خلق کنه. کتاب های ایشون معمولاً پر از ظرافت های روانشناختیه که هم برای بچه ها قابل لمسه و هم بزرگترها رو به فکر فرو می بره. کار ایشون فقط نوشتن داستان نیست؛ بلکه با هر کلمه، دنیایی رو برای بچه ها می سازه که پر از خیال، امید و درس های زندگیه. ایشون با کتاب تیک تیک، یه بار دیگه ثابت کرده که چقدر خوب زبان و دنیای کودکان رو می شناسه.

اما یه بخش خیلی مهم دیگه توی این کتاب، تصویرگری فوق العاده اش هست که کار هاله ی قربانی عزیزه. واقعاً اگه یه کتاب کودک تصاویر قشنگی نداشته باشه، بچه ها شاید اصلاً سراغش نرن. تصاویر خانم قربانی توی این کتاب، واقعاً زنده اند و هر صحنه رو با رنگ ها و جزئیات دلنشینش، برای کودک ملموس تر می کنه. انگار که خودت وارد داستان شدی و داری شخصیت ها رو از نزدیک می بینی. این تصاویر، نه تنها داستان رو زیباتر می کنن، بلکه به بچه ها کمک می کنن تا مفاهیم رو بهتر درک کنن و با شخصیت ها ارتباط عمیق تری بگیرن. ترکیب متن یگانه مرادی لاکه و تصاویر هاله ی قربانی، باعث شده که کتاب تیک تیک، یه اثر ماندگار و دوست داشتنی بشه.

ناشر و گروه سنی هدف

کتاب تیک تیک رو انتشارات پرنده آبی منتشر کرده. پرنده آبی، خودش بخشی از انتشارات علمی و فرهنگی هست که توی حوزه ادبیات کودک و نوجوان، همیشه کتاب های باکیفیت و ارزشمند منتشر می کنه. پس از این بابت خیالتون راحت باشه که با یه ناشر معتبر و کاربلد طرف هستید که به کیفیت محتوا و جذابیت بصری کتاب هاش حسابی اهمیت می ده.

این کتاب برای گروه سنی 4 تا 8 سال (معمولاً گروه سنی «ب» توی دسته بندی کتاب های کودک) طراحی و نوشته شده. یعنی هم برای اون هایی که تازه شروع به خوندن کردن و هم برای کوچولوهایی که هنوز خودشون نمی تونن بخونن و دوست دارن براشون قصه بخونید، عالیه. داستان روان و تصاویر گویا، باعث میشه حتی بچه های کوچکتر هم از شنیدنش لذت ببرن.

چرا این کتاب ارزش خواندن دارد؟

شاید بپرسید توی این همه کتاب کودک رنگارنگ، چرا باید سراغ کتاب تیک تیک بریم؟ راستش، دلایل زیادی وجود داره:

• پرورش خلاقیت: این کتاب به بچه ها نشون می ده که چطور با یه ذره فکر و خلاقیت، می شه از هر وسیله ای، حتی یه چنگال شکسته، یه چیز جدید و کاربردی ساخت.
• آموزش حل مسئله: داستان پر از چالش های کوچیکه که شخصیت ها باید براشون راه حل پیدا کنن. این خودش یه تمرین عالی برای ذهن بچه هاست.
• اهمیت همکاری: یکی از مهم ترین پیام های کتاب، اینه که چطور با کنار گذاشتن اختلاف نظرها، می شه با همکاری هم به نتایج بهتری رسید.
• تقویت همدلی: حضور بچه گربه ای که نیاز به کمک داره، به بچه ها درس مهربانی و کمک به همنوعه.
• جذابیت بصری: تصاویر رنگارنگ و دلنشین، کتاب رو برای بچه ها حسابی دیدنی و جذاب می کنه.

خلاصه که کتاب تیک تیک، فقط یه داستان ساده نیست؛ یه تجربه آموزنده و لذت بخشه که ارزش خوندن و دوباره خوندن رو داره.

خلاصه کامل و دقیق داستان کتاب تیک تیک

خب، رسیدیم به بخش جذاب ماجرا! بریم ببینیم توی این کتاب شیرین چه اتفاقاتی می افته و چطور یه چنگال قدیمی، میشه مرکز یه ماجرای حسابی.

موش کوچولوی خلاق و دنیای اختراعاتش

قهرمان داستان ما، یه موش کوچولو و خیلی باهوشه. اسمش چیه؟ اسمش موش هست! همینقدر ساده و دوست داشتنی. این موش، یه ویژگی خیلی خاص داره: عاشق اختراع کردنه! اون هیچ وقت وسایل دور ریختنی رو بی ارزش نمی دونه و همیشه با چشم خلاقش بهشون نگاه می کنه. از هر تکه سیم، هر پیچ و مهره یا هر چیز به ظاهر به دردنخور، یه وسیله جدید و کارآمد می سازه. دنیای موش ما پر از ایده های نابه و همین باعث شده که همیشه توی فکر چیزای جدید باشه. اون بیشتر وقتش رو کنار راه آب ها یا جاهایی می گذرونه که وسایل قدیمی و شکسته پیدا می شن. چون می دونه گنج های پنهان واقعی، گاهی توی همین چیزای قدیمی هستن.

پیدا شدن چنگال و شروع ماجرا

یه روز، موش طبق عادت همیشگی اش، داره کنار راه آب گشت وگذار می کنه و دنبال یه چیز بدرد بخور می گرده. ناگهان، چشمش به یه شیء براق می افته! یه چنگال شکسته و قدیمی! از اون چنگال هایی که شاید اگه هر کس دیگه ای می دید، می گفت به چه درد می خوره و رد می شد. اما موش ما این طور نیست. اون سریع چنگال رو برمی داره و توی ذهنش هزار تا ایده برای استفاده ازش ردیف می شه. شاید باهاش یه قلاب ماهیگیری بسازه، یا یه چیزی برای خاراندن پشتش. خلاصه که این چنگال برای اون، یه گنج واقعی بود و یه جرقه برای یه اختراع جدید. از همین جاست که داستان اصلی کتاب تیک تیک شروع میشه.

ورود دوستان و مشاجره بر سر چنگال

موش با ذوق و شوق داره به چنگال فکر می کنه که سروکله دو تا از دوستاش پیدا میشه: سگ و کلاغ. سگ، که معمولاً خیلی پرانرژی و گاهی هم عجوله، بلافاصله چشمش به چنگال میفته و با خودش فکر می کنه که چقدر این چنگال می تونه برای خاروندن پشتش عالی باشه! اصلاً بهترین اختراع دنیا برای این کاره!

بعدش، کلاغ از راه می رسه. کلاغ هم مثل بقیه دوست هاش، با دیدن چنگال ایده خودش رو داره. اون هم باهوشه و فکر می کنه چنگال می تونه به درد یه کار دیگه بخوره. هر کدوم از این سه تا، یه ایده متفاوت برای چنگال دارن و طبیعتاً، همین اختلاف نظرها، به مشاجره می کشه. سگ می گه مال منه، کلاغ می گه نه، به درد من می خوره، و موش هم که از اول پیداش کرده، سعی می کنه حقانیت خودش رو ثابت کنه. اون ها سر این چنگال بی ارزش، حسابی با هم بگو مگو می کنن و هر کس فقط به فکر ایده خودش برای استفاده از چنگاله.

لحظه بحرانی و ورود عامل تغییر: بچه گربه سه پا

دعوا و سر و صدای موش، سگ و کلاغ بالا می گیره. هر کس می خواد چنگال رو برای خودش بردارد و ایده خودش رو عملی کنه. اوضاع حسابی بهم ریخته و به نظر میرسه این دعوا قرار نیست به این راحتی ها تموم بشه. اما درست توی همین لحظه که دعوا به اوج خودش رسیده، یه صدای عجیب به گوششون می رسه: تیک تیک تیک…

هر سه ساکت می شن و با کنجکاوی به سمت صدا نگاه می کنن. از زیر پل، یه موجود کوچولوی بامزه و البته متفاوت ظاهر میشه: یه بچه گربه سه پا و نصفی! بله، گربه ای که یه پاش کمه و موقع راه رفتن، هی تلوتلو می خوره و می افته. اون با سختی داره راه می ره و هر چند قدم، به زمین می خوره و دوباره بلند میشه. این صحنه، واقعاً دل دوست های ما رو به درد میاره. دیدن این بچه گربه آسیب پذیر که اینقدر با سختی داره سعی می کنه راه بره، باعث میشه دعوا و مشاجره سر چنگال، کاملاً از یادشون بره.

نقطه عطف: همدلی و تصمیم مشترک

وقتی سه دوست، یعنی موش، سگ و کلاغ، بچه گربه سه پا رو می بینن، انگار آب سردی روی دعواشون ریخته می شه. دیگه ایده خودشون برای چنگال مهم نیست. چیزی که الان اهمیت داره، کمک کردن به این موجود کوچولوییه که نیاز به یاری داره. همون لحظه، یه حس همدلی و مهربونی توی وجود هر سه نفرشون شعله ور می شه. اون ها به جای اینکه به فکر منفعت شخصی باشن، به این فکر می کنن که چطور می تونن به این بچه گربه کمک کنن تا راحت تر راه بره.

درست همینجاست که نقطه عطف داستان اتفاق میفته. اون ها دیگه رقیب هم نیستن، بلکه تبدیل میشن به سه دوست که با یک هدف مشترک کنار هم قرار گرفتن: کمک به بچه گربه. این همونجاییه که خلاقیت و همکاری واقعی خودش رو نشون می ده.

نتیجه گیری داستان: همکاری برای ساختن راه حل

موش، سگ و کلاغ با همفکری و همکاری، به این نتیجه می رسن که می تونن از همون چنگال شکسته برای ساختن یه وسیله کمکی برای بچه گربه استفاده کنن. بعد از کمی فکر و مشورت و امتحان کردن ایده های مختلف، موش که ذهن خلاقی داره، پیشنهادی می ده که بقیه هم قبول می کنن: اون ها با کمک همدیگه و استفاده از چنگال، یه جور وسیله حمایتی کوچیک شبیه به یه عصا یا تکیه گاه موقت برای بچه گربه می سازن. شاید با استفاده از یه تیکه برگ محکم برای بستن چنگال به پای بچه گربه یا حتی ساختن یه پایه ساده برای چنگال که بتونه به عنوان یه عصای کوچولو عمل کنه. هدفشون اینه که بچه گربه موقع راه رفتن کمتر زمین بخوره و بتونه راحت تر حرکت کنه.

اینجا دیگه خبری از دعوا و خودخواهی نیست. هر کدومشون با مهارتی که دارن، به بقیه کمک می کنن. موش با خلاقیتش، سگ با قدرت و کلاغ با دقتش. اون ها با همکاری هم، موفق می شن یه وسیله ساده اما کارآمد بسازن. بچه گربه با کمک این وسیله، حالا می تونه با اطمینان بیشتری راه بره و کمتر زمین بخوره. این پایان داستان، نه تنها مشکلی رو حل می کنه، بلکه به بچه ها نشون می ده که وقتی با هم باشیم، حتی یک چنگال شکسته هم می تونه معجزه کنه و دنیا رو برای یک موجود کوچولو، زیباتر و آسان تر کنه.

داستان تیک تیک به ما یادآوری می کند که گاهی بهترین راه حل ها برای بزرگترین مشکلات، در ساده ترین چیزها و مهم تر از آن، در همکاری و همدلی با دیگران پیدا می شوند.

پیام های کلیدی و آموزه های ارزشمند کتاب تیک تیک

کتاب تیک تیک فقط یک داستان بامزه درباره چند تا حیوان نیست؛ این کتاب پر از درس های مهمه که مثل ویتامین برای ذهن و روح بچه ها عمل می کنه. بیاین با هم نگاهی عمیق تر به این پیام ها بندازیم:

خلاقیت و ابتکار: از هر چیزی، یه چیزی بساز!

مهم ترین درسی که کتاب تیک تیک به بچه ها میده، اهمیت خلاقیت و ابتکار هست. موش داستان ما، یه نمونه بارز از این مفهومه. اون هر وسیله دورریختنی رو با یه نگاه جدید می بینه و توی ذهنش، هزار تا ایده برای تبدیلش به یه چیز مفید و جدید داره. این کتاب به بچه ها یاد می ده که دنیا پر از امکاناته و نباید خودشون رو به چیزهایی که همین الان هستن، محدود کنن. میشه با یه تیکه چوب، یه عالمه اسباب بازی ساخت؛ با یه برگ، یه نقاشی قشنگ کشید؛ و با یه چنگال شکسته، یه وسیله کمکی برای یه دوست. این پیام، باعث میشه بچه ها تشویق بشن به اینکه اطرافشون رو خوب نگاه کنن، فکر کنن و خودشون دست به کار بشن و چیزای جدید خلق کنن، نه اینکه همیشه منتظر باشن کسی براشون چیزی رو آماده کنه. این نوع تفکر، پایه و اساس پیشرفت توی آینده شونه.

حل مسئله: مشکل هست؟ راه حل هم هست!

داستان تیک تیک، پر از چالش های کوچیکه که شخصیت ها باید باهاش روبرو بشن و براشون راه حل پیدا کنن. اولش دعوا بر سر چنگال بود که خودش یه جور مسئله به حساب میاد. بعدش، مشکل بزرگتر بچه گربه سه پا. کتاب به بچه ها یاد می ده که مشکلات، بخشی از زندگی هستن، اما مهم اینه که چطور باهاشون روبرو بشیم و به جای ناامیدی یا دعوا، به دنبال راه حل باشیم. موش با هوشش، سگ با قدرت و کلاغ با تفکرش، هر کدوم بخشی از پازل حل مسئله رو کامل می کنن. این به بچه ها اعتماد به نفس می ده که اگه یه مشکلی پیش اومد، می تونن با فکر کردن و کمک گرفتن از دیگران، از پسش بربیان.

همکاری و کار گروهی: یک دست صدا ندارد!

اگه یادتون باشه، اول داستان موش و سگ و کلاغ سر چنگال با هم دعوا می کردن. اما وقتی یک مشکل بزرگتر (بچه گربه سه پا) پیش اومد، فهمیدن که دعوا فایده ای نداره. مهم ترین پیام اجتماعی این کتاب، اهمیت همکاری و کار گروهی هست. این داستان به بچه ها یاد می ده که حتی اگه اختلاف نظر هم داشته باشیم، با کنار گذاشتن خودخواهی ها و همکاری با هم، می تونیم کارهای بزرگتری انجام بدیم و به نتایجی برسیم که به تنهایی هرگز نمی تونستیم. این درس، پایه ای برای رشد مهارت های اجتماعی بچه ها و تبدیل شدنشون به شهروندان مسئولیت پذیر در آینده است.

همدلی و کمک به همنوع: کمی به فکر بقیه باشیم

بچه گربه سه پا، نماد آسیب پذیری و نیاز به کمک در داستانه. دیدن این بچه گربه، باعث میشه که شخصیت های اصلی داستان، حس همدلی رو تجربه کنن و به جای جنگیدن سر یه چنگال بی ارزش، به فکر کمک به موجودی باشن که واقعاً نیاز به یاری داره. این کتاب به بچه ها نشون می ده که چقدر خوبه اگه بتونیم خودمون رو جای دیگران بذاریم و نیازها و سختی هاشون رو درک کنیم. حس همدلی و کمک به همنوع، یکی از زیباترین ویژگی های انسانیه که این کتاب به شکلی ساده و شیرین، اون رو به کودکان آموزش می ده.

پذیرش تفاوت ها: هر کسی خاص و دوست داشتنیه

حضور بچه گربه سه پا و نصفی، یه درس ظریف اما مهم دیگه هم توی خودش داره: پذیرش تفاوت ها. این بچه گربه، با بقیه گربه ها فرق داره و یه نقص فیزیکی داره. اما دوستان ما، به جای اینکه به تفاوت هاش توجه کنن یا ازش دوری کنن، با مهربونی بهش کمک می کنن. این به بچه ها نشون می ده که همه آدم ها یا موجودات شبیه هم نیستن و ممکنه تفاوت هایی داشته باشن. مهم اینه که ما به این تفاوت ها احترام بذاریم و با مهربانی با همه رفتار کنیم، چون هر کسی با همین تفاوت هاش، دوست داشتنی و باارزشه.

در مجموع، کتاب تیک تیک مجموعه ای از ارزش های انسانی و اجتماعی رو در قالب یه داستان شیرین و فانتزی به بچه ها آموزش می ده. این کتاب، یه ابزار عالی برای والدین و مربیانه تا با بچه ها درباره این مفاهیم مهم صحبت کنن و اون ها رو در دنیای واقعی هم به کار بگیرن.

شخصیت های اصلی و ویژگی های آن ها

شخصیت ها، روح هر داستان هستن. توی کتاب تیک تیک، با چند تا شخصیت اصلی روبرو هستیم که هر کدومشون ویژگی های خاص خودشون رو دارن و توی پیشبرد داستان نقش مهمی ایفا می کنن:

1. موش: مخترع کوچک و خلاق

موش، قهرمان اصلی و قلب تپنده داستانه. اون یه موجود کوچولو اما فوق العاده باهوش، خلاق و بااستعداده. مهم ترین ویژگی موش، اینه که به چیزهای به ظاهر بی مصرف، یه جور دیگه نگاه می کنه. اون همیشه دنبال راه حل های جدیده و ذهنش پر از ایده های نوآورانه است. موش، صبور و متمرکزه و می تونه از هر چیزی یه وسیله کاربردی بسازه. توی دعوای سر چنگال، اون اولش مثل بقیه روی حق خودش پافشاری می کنه، اما وقتی با بچه گربه سه پا روبرو میشه، سریعاً اولویت هاش رو تغییر می ده و ذهن خلاقش رو در خدمت کمک به دیگران قرار می ده. موش نشون می ده که هوش و خلاقیت واقعی، وقتی در راه کمک به بقیه به کار گرفته بشه، بیشتر ارزش پیدا می کنه.

2. سگ: پرشور و گاهی عجول

سگ، یکی از دوستان موش و کلاغه. ویژگی بارز سگ توی این داستان، پرشور و تا حدودی عجول بودنش هست. اون وقتی چنگال رو می بینه، سریعاً ایده ای به ذهنش می رسه که برای خودش کاربردیه (خاروندن پشت!) و برای به دست آوردنش، زود وارد دعوا میشه. سگ می تونه نمادی از اون بخش از وجود ما باشه که گاهی بدون فکر کردن به نیازهای دیگران، به دنبال خواسته های خودش می ره. اما نکته مهم اینه که اون هم مثل موش و کلاغ، با دیدن بچه گربه سه پا، از خودخواهی دست می کشه و با تمام وجودش برای کمک به اون تلاش می کنه. این نشون می ده که حتی پرشورترین و عجول ترین افراد هم می تونن با دیدن نیاز دیگران، همدل و بامعرفت بشن.

3. کلاغ: منطقی و گاهی محتاط

کلاغ، سومین دوست این گروه سه نفره است. کلاغ معمولاً نماد هوش و دوراندیشیه و توی این داستان هم، با وجود اینکه برای خودش ایده ای برای چنگال داره، اما شاید کمی محتاط تر از سگ عمل می کنه. اون هم وارد مشاجره میشه، اما با دیدن بچه گربه، سریعاً تمرکزش رو از دعوا برمی داره و به سمت کمک کردن سوق پیدا می کنه. کلاغ در نهایت با هوش و تفکرش، به گروه کمک می کنه تا بهترین راه حل رو پیدا کنن و وسیله مورد نظر رو بسازن. این شخصیت نشون می ده که در کنار خلاقیت و شور، منطق و تفکر هم نقش مهمی توی حل مشکلات ایفا می کنه.

4. بچه گربه سه پا: نماد نیاز، امید و عامل تغییر

بچه گربه سه پا و نصفی، به ظاهر یک شخصیت فرعیه، اما در واقع مهم ترین عامل تغییر و نقطه عطف داستان به حساب میاد. این بچه گربه با نقص فیزیکی و سختی راه رفتنش، نماد نیاز، آسیب پذیری و تفاوت در دنیاست. حضور اون باعث میشه که موش، سگ و کلاغ دعوای بی اهمیتشون رو فراموش کنن و به جای رقابت، با هم همکاری کنن. بچه گربه، تلنگری برای بیدار کردن حس همدلی و مهربانی در وجود شخصیت های اصلیه. اون با وجود ضعفش، خودش تبدیل به قدرت و عامل اتحاد میشه و نشون می ده که حتی ضعیف ترین موجودات هم می تونن بزرگترین درس ها رو به ما بدن و ما رو به سمت خوبی ها هدایت کنن.

این شخصیت های دوست داشتنی با ویژگی های متفاوتشون، کنار هم یک تیم کامل رو تشکیل می دن و به بچه ها یاد می دن که چطور با وجود تفاوت ها، می تونن کنار هم زندگی کنن، با هم همکاری کنن و به همدیگه کمک کنن.

این کتاب برای چه کسانی پیشنهاد می شود؟

همانطور که قبلاً هم اشاره کردیم، کتاب تیک تیک برای گروه سنی خاصی طراحی شده، اما پیام های اون برای خیلی ها میتونه مفید و آموزنده باشه. اگه جزو این گروه ها هستید، این کتاب رو حتماً برای خودتون یا اطرافیانتون تهیه کنید:

• والدین کودکان 4 تا 8 سال: اگه یه کوچولوی شیطون و باهوش دارید که توی این رده سنی قرار می گیره، این کتاب یه انتخاب عالیه. این داستان نه تنها سرگرم کننده است، بلکه به شما یه بهونه عالی می ده تا با فرزندتون درباره مفاهیمی مثل خلاقیت، حل مسئله، همکاری و همدلی صحبت کنید. می تونید بعد از خوندن داستان، باهاش بازی های خلاقانه انجام بدید یا ازش بپرسید اگه جای موش بود، با چنگال چیکار می کرد!
• مربیان و معلمان مهدکودک، پیش دبستانی و ابتدایی: این کتاب یک منبع داستانی فوق العاده برای کلاس درسه. می تونید ازش برای بحث های گروهی درباره اهمیت کار تیمی، چگونگی حل مشکلات یا حتی شروع یک پروژه خلاقانه با وسایل دورریختنی توی کلاس استفاده کنید. تصاویر جذابش هم برای جذب توجه بچه ها عالیه.
• کتابداران و فعالان حوزه ادبیات کودک: اگه توی این حوزه فعالیت می کنید، قطعاً باید با کتاب های مطرح و آموزنده آشنا باشید. تیک تیک یکی از اون کتاب هاست که هم از نظر ادبی و هم از نظر محتوایی، حرف برای گفتن داره و می تونه توی فهرست پیشنهادی شما برای خانواده ها قرار بگیره.
• کودکان و نوجوانانی که داستان های حیوانات و فانتزی رو دوست دارن: اگه فرزندتون عاشق قصه هایی هست که قهرمانش حیوانات بامزه هستن و دوست داره وارد دنیای خیال بشه، تیک تیک حتماً براش جذاب خواهد بود.
• علاقه مندان به آثار یگانه مرادی لاکه: اگر قبلاً از کتاب های دیگه این نویسنده توانا لذت بردید، تیک تیک هم حتماً به لیست مورد علاقه تون اضافه میشه.

به طور خلاصه، کتاب تیک تیک برای هر کسی که دنبال یه داستان آموزنده و در عین حال سرگرم کننده برای کودکان هست، یه پیشنهاد ویژه و دوست داشتنیه.

بخشی از کتاب تیک تیک

برای اینکه بیشتر با فضای کتاب آشنا بشید و لحن یگانه مرادی لاکه رو حس کنید، این هم بخشی از متن اصلی کتاب تیک تیک:

از زیر پل سرک کشیدند و نگاه کردند.
صدا، صدای پای یک بچه گربه بود که ناخن هایش به نرده های پل می خورد.
بچه گربه به جای چهار تا پا، سه تا و نصفی پا داشت.
تیک تیک تیک سه قدم راه می رفت و بق می خورد زمین. آن وقت بلند می شد و دوباره راه می افتاد.

این تکه کوتاه، به خوبی حال و هوای داستان و حس همدلی رو منتقل می کنه. سادگی جملات و توصیف دقیق، باعث میشه کودک با تمام وجود خودش رو جای شخصیت ها بذاره و درد و سختی بچه گربه رو حس کنه.

جمع بندی و کلام آخر

خب، به آخر خط رسیدیم! همونطور که با هم دیدیم، کتاب تیک تیک نوشته یگانه مرادی لاکه با تصویرگری بی نظیر هاله ی قربانی، فقط یه کتاب داستان کودک نیست. این کتاب یه گنجینه کوچیک از درس های بزرگه که توی قالب یه ماجرای شیرین و ساده، به بچه ها آموزش داده می شه. از اهمیت خلاقیت و ابتکار توی زندگی روزمره گرفته تا مهارت حل مسئله و اینکه چطور میشه از پس چالش ها بربیایم.

مهم تر از همه، تیک تیک بهمون یادآوری می کنه که همکاری و همدلی چقدر می تونه دنیا رو جای بهتری کنه. وقتی موش، سگ و کلاغ اختلاف هاشون رو کنار می ذارن و برای کمک به بچه گربه سه پا تلاش می کنن، نشون می دن که قدرت واقعی توی با هم بودنه. این داستان به بچه ها درس پذیرش تفاوت ها رو هم میده و نشون می ده که هر کسی با هر ویژگی که داره، می تونه دوست داشتنی و ارزشمند باشه.

اگه دنبال یه کتابی هستید که هم فرزندتون رو سرگرم کنه و هم بهش ارزش های مهم رو یاد بده، کتاب تیک تیک یکی از بهترین انتخاب هاست. این کتاب یه فرصت عالیه تا با بچه ها درباره چیزهای مهم حرف بزنیم و اون ها رو برای زندگی آماده کنیم. پیشنهاد می کنم حتماً این کتاب رو تهیه کنید و با کوچولوهای زندگیتون این ماجرای قشنگ رو تجربه کنید. حتی اگه خودتون هم یه بزرگسال باشید، این داستان می تونه حسابی بهتون انرژی مثبت بده!