خلاصه کتاب با ترس هایت روبرو شو: نکات کلیدی (زهرا بوزار)

خلاصه کتاب با ترس هایت روبرو شو: نکات کلیدی (زهرا بوزار)

خلاصه کتاب با ترس هایت روبرو شو ( نویسنده زهرا بوزار )

کتاب «با ترس هایت روبرو شو» اثر زهرا بوزار، یک راهنمای کاربردی و دلنشین برای غلبه بر انواع ترس هاست که با داستان های واقعی و ملموس، به شما کمک می کند با شهامت به استقبال زندگی بروید و از قید ترس هایتان آزاد شوید. این کتاب یک نقشه راه برای مواجهه با درونی ترین هراس هاست.

تاحالا شده از یه چیزی بترسید و اون ترس، مثل یه دیوار بلند جلوی راهتون رو بگیره؟ شاید ترس از رانندگی باشه، یا ترس از حرف مردم، یا حتی ترس از اینکه نتونی تو یه جمع راحت حرف بزنی. زهرا بوزار تو کتاب «با ترس هایت روبرو شو» دقیقاً سراغ همین ترس ها رفته و یه جورایی انگار یه دوست دلسوز کنارته که دستت رو می گیره و نشونت می ده چطور میشه از این دیوارها رد شد. این کتاب پر از داستان های واقعی آدم هایی هست که تونستن با ترس هاشون بجنگن و پیروز بشن. قراره با هم یه سفر بریم تو دل این کتاب تا ببینیم چطور میشه با ترس ها مواجه شد و ازشون عبور کرد.

مقدمه: سفری به دنیای غلبه بر ترس

تصور کن تو یه قفس گیر افتادی که درش بازه، اما چون از پرواز می ترسی، همونجا میمونی. ترس دقیقاً همین کار رو با ما می کنه؛ خیلی وقت ها درهای باز زندگی رو به رومون می بنده، فقط به خاطر اینکه از قدم گذاشتن تو ناشناخته ها می ترسیم. کتاب «با ترس هایت روبرو شو» نوشته زهرا بوزار، دقیقاً همون کلیدی هست که می تونه در این قفس رو باز کنه و جرأت پرواز رو بهت بده.

زهرا بوزار، نویسنده خوش ذوق این کتاب، با یه دیدگاه خیلی کاربردی و پر از امید، سراغ یکی از بزرگترین چالش های زندگی ما آدما، یعنی ترس، رفته. اون فقط تعریف و تمجید از ترس نکرده، بلکه با مثال های واقعی و ملموس، نشون داده چطور میشه با این هیولای درونی روبرو شد و اونو مهار کرد. هدف اصلی این کتاب اینه که بهت بگه ترس یه چیز عادیه، اما نباید زندگیت رو کنترل کنه. با خوندن این خلاصه، قول می دیم مهم ترین درس ها و راهکارهای این کتاب رو یاد بگیری و یه قدم بزرگ به سمت شجاعت برداری.

فصل اول: درک و مواجهه با ماهیت ترس

قبل از اینکه بخوایم با یه چیزی بجنگیم یا باهاش آشتی کنیم، باید بشناسیمش. ترس هم همینطوره. خیلی وقت ها اصلاً نمی دونیم این حس سنگین و ناخوشایندی که توی دلمونه چیه و از کجا اومده. فصل اول کتاب «با ترس هایت روبرو شو» مثل یه چراغ قوه می مونه که تاریکی های ترس رو روشن می کنه و بهمون نشون می ده چیه و چه ابعادی داره.

ترس واقعاً چیه؟ ابعاد و نشانه هاش

ترس یه حس طبیعیه، یه جور مکانیزم دفاعی که طبیعت تو وجودمون گذاشته تا از خودمون محافظت کنیم. مثلاً اگه یه شیر وحشی جلوی پات سبز بشه، ترست باعث می شه فرار کنی یا آماده مبارزه بشی. اما زهرا بوزار میگه ترس فقط این نیست. گاهی وقتا یه حس پیچیده تره که با اضطراب و وحشت قاطی می شه. علائم فیزیکی هم داره؛ مثلاً ضربان قلبت میره بالا، نفست تند میشه، عرق می کنی، یا اصلاً نمی تونی روی هیچی تمرکز کنی.

اینجا یه نکته مهم هست: آیا ترس همیشه بده؟ نه! خود کتاب هم اشاره می کنه که ترس در حالت کلی بد نیست و حتی می تونه مفید باشه. مثلاً ترس از سرعت زیاد، باعث میشه آروم تر رانندگی کنی و کمتر تصادف کنی. این ترس سازنده است. اما اگه همین ترس باعث بشه اصلاً پشت فرمون نشینی، اونوقت مخرب میشه و زندگیت رو محدود می کنه. پس مهم اینه که مرز بین ترس مفید و ترس مخرب رو بشناسیم.

وقتی ترس میاد سراغمون، چیکار می کنیم؟ واکنش های رایج

تا حالا دقت کردی وقتی می ترسیم، چه کارهایی می کنیم؟ بعضیا فرار می کنن، یعنی کلاً از اون موقعیت یا کار دوری می کنن. مثلاً اگه از سخنرانی تو جمع می ترسن، هیچ وقت داوطلب نمیشن. بعضی ها هم برعکس، تصمیم می گیرن بجنگن و مستقیم با ترسی که دارن روبرو بشن. اما یه عده هم هستن که انگار خشکشون می زنه و هیچ کاری نمی کنن. نه فرار می کنن، نه می جنگن، فقط بی حرکت میمونن. کتاب این الگوهای رفتاری رو بررسی می کنه و نشون می ده کدومشون ممکنه بهت کمک کنه و کدوم بدتر حالت رو خراب می کنه.

چطور قدم به قدم با ترس هامون روبرو بشیم؟ راهکارهای عملی

خب، حالا که ترس رو شناختیم و فهمیدیم چطور خودشو نشون می ده، چطور باهاش روبرو بشیم؟ کتاب یه سری اقدامات ساده و کاربردی رو معرفی می کنه که می تونه شروع کننده این مسیر باشه:

  1. ترست رو بشناس و بپذیر: اولین قدم اینه که دقیقاً بدونی از چی می ترسی. اسمی براش بذار و قبول کن که این ترس وجود داره. انکار کردن فقط قضیه رو بدتر می کنه.
  2. مواجهه تدریجی: قرار نیست یهو بپری تو دل بزرگترین ترست. اگه از تاریکی می ترسی، اول از کنار یه اتاق تاریک رد شو، بعد یه کم توش بمون، بعد چراغ رو خاموش کن. قدم به قدم جلو برو.
  3. تغییر دیدگاه: خیلی وقت ها ترس ما از چیزی که فکر می کنیم قراره اتفاق بیفته، خیلی بزرگتر از خود اون اتفاقه. سعی کن زاویه دیدت رو عوض کنی. از خودت بپرس بدترین اتفاقی که ممکنه بیفته چیه؟ و معمولاً می بینی اونقدرها هم وحشتناک نیست.
  4. اقدام اولیه رو انجام بده: این مهم ترین بخششه. خیلی ها دوست دارن یه کاری رو شروع کنن، ولی از شروع کردن می ترسن. کتاب به خوبی روی اهمیت همین شروع کردن تأکید می کنه. حتی یه قدم کوچیک هم کافیه تا موتور حرکتت روشن بشه.

«انسان شجاع کسی نیست که احساس ترس نمی کند، بلکه کسی است که بر ترس چیره می شود.»

خدا رو داری؟ نقش ایمان و توکل در مقابله با ترس

یه بخش خیلی جالب و متفاوت این کتاب، نگاهش به نقش ایمان و توکل در غلبه بر ترسه. زهرا بوزار به زیبایی از آموزه های قرآنی و توکل به خداوند حرف می زنه. وقتی بدونی یه تکیه گاه محکم داری که هیچ وقت تنهات نمی ذاره، خیلی از ترس ها بی معنی میشن. این دیدگاه معنوی، به آدم یه آرامش درونی می ده که باعث میشه حتی تو دل طوفان های زندگی هم کمتر بلرزی و بدونی که تنها نیستی.

فصل دوم: داستان های واقعی و مواجهه با ترس های گوناگون

فصل دوم کتاب، جاییه که خودتو تو آینه داستان های واقعی می بینی. زهرا بوزار دیگه فقط حرف از تئوری نمی زنه؛ میاد و قصه آدم هایی رو تعریف می کنه که عین من و تو، ترس های مختلفی رو تجربه کردن و موفق شدن ازشون رد بشن. این بخش، قلب کتابه و واقعاً به آدم امید و انگیزه می ده.

چرا داستان ها معجزه می کنن؟ قدرت روایت گری

ما آدما با قصه زندگی می کنیم. وقتی یه داستان واقعی می شنویم، مغزمون بهتر باهاش ارتباط برقرار می کنه و درس هاش رو جذب می کنه. یهو می بینی یکی دقیقاً همون ترسی رو داشته که تو داری! اینجوری حس تنهایی ازت دور میشه و می فهمی که تنها نیستی. این داستان ها بهت نشون میدن که راهی برای رهایی وجود داره و اگه اون تونسته، تو هم می تونی.

توی این قسمت، کتاب صرفاً یه مجموعه ای از داستان نیست، بلکه هر داستان یه درس داره. نویسنده با ظرافت، ریشه ترس رو نشون می ده، چالش هایی که اون آدم باهاش روبرو شده رو بیان می کنه و بعد، راهکاری رو که برای غلبه بر اون ترس به کار گرفته، توضیح می ده. این تحلیل های کوتاه، باعث میشه هر داستان، فقط یه روایت نباشه، بلکه یه راهنما باشه.

نگاهی به ترس های رایج و درس هایی که یاد می گیریم

کتاب «با ترس هایت روبرو شو» طیف وسیعی از ترس ها رو پوشش می ده؛ از اونایی که شاید فکر کنی فقط خودت داری، تا اونایی که تقریباً همه تجربه کردن. بیایید یه نگاهی به بعضی از مهم ترین این ترس ها و درس هاشون بندازیم:

ترس های زندگی روزمره که همه داریم!

  • ترس از رانندگی و برگشتن به جاده: خیلی ها بعد از یه تصادف یا تجربه بد، از پشت فرمون نشستن می ترسن. داستان های اینجا بهت نشون میده که چطور با تمرین و قدم های کوچیک، این ترس رو بشکنی و دوباره اعتماد به نفس رانندگی رو پیدا کنی.
  • ترس در جمع و فوبیای اجتماعی: از اینکه تو یه جمع حرف بزنی یا تو مهمونی غریبه ها باهات ارتباط برقرار کنن، می ترسی؟ این بخش از کتاب بهت میگه چطور با تمرین، حضور در جمع های کوچیک و کم کم بزرگتر، این ترس رو مدیریت کنی و حتی از معاشرت لذت ببری.
  • ترس از امتحان و ارزیابی: این ترس همیشگی دانش آموزا و دانشجوهاست. کتاب راهکارهایی میده که چطور با آمادگی بیشتر، تغییر دیدگاه به امتحان و کنترل اضطراب، عملکرد بهتری داشته باشی.
  • ترس از تاریکی: یه ترس با ریشه های عمیق که از بچگی با خیلی ها مونده. داستان ها نشون میدن چطور با منطقی کردن ترس و مواجهه تدریجی میشه باهاش کنار اومد.
  • ترس از بی پولی و عدم امنیت مالی: تو این اوضاع اقتصادی، خیلی ها نگران آینده مالی شون هستن. کتاب از اهمیت برنامه ریزی، مدیریت پول و توکل به خدا برای غلبه بر این ترس حرف می زنه.
  • ترس از حرف مردم و قضاوت شدن: این یکی دیگه بلای جون خیلی هاست. اینکه «دیگران چی می گن؟» می تونه خیلی از تصمیم های مهم زندگیمون رو تحت الشعاع قرار بده. داستان ها نشون می دن که باید به خودت و تصمیماتت ایمان داشته باشی و از نظرات منفی بی مورد، گذر کنی.

ترس هایی که ریشه در روابط و احساسات دارن

  • ترس از ازدواج و تعهد: خیلی ها با اینکه سنشون بالا رفته یا موقعیتش رو دارن، از ازدواج می ترسن. کتاب به ریشه های این ترس می پردازه و نشون می ده که با شناخت و پذیرش مسئولیت ها میشه این ترس رو شکست.
  • ترس از دست دادن عزیزان یا موقعیت ها: این یه ترس طبیعیه، اما وقتی بیش از حد بشه، زندگیت رو فلج می کنه. کتاب از پذیرش چرخه زندگی و اهمیت قدردانی از زمان حال صحبت می کنه.
  • ترس از نه گفتن و مرزگذاری: اینکه نتونی به درخواست های نامعقول دیگران «نه» بگی، خیلی وقتا باعث میشه حقوق خودت پایمال بشه. داستان هایی هست که نشون میده چطور با قاطعیت و در عین حال احترام، مرزهای خودت رو تعیین کنی.
  • ترس از حقیقت و پنهان کاری: گاهی وقتا از روبرو شدن با واقعیت یا گفتن حقیقت می ترسیم. کتاب بر شجاعت در پذیرش حقیقت و آرامشی که با صداقت به دست میاد، تأکید می کنه.
  • ترس از ارتباط با جنس مخالف: این ترس تو سنین مختلف، به خصوص نوجوانی و جوانی، خیلی شایعه. کتاب به اهمیت شناخت خود، بالا بردن اعتماد به نفس و دیدگاه سالم به روابط اشاره می کنه.
  • ترس از مادرشوهر: این مثال خاص، نشون میده که حتی ترس از روابط خانوادگی خاص هم می تونه موضوعی برای غلبه باشه و با رویکردهای درست، میشه رابطه ها رو بهبود بخشید.

ترس از کار و آینده، غول های پنهان!

  • ترس از راه انداختن کسب وکار جدید: رویای کارآفرینی داری اما از شکست می ترسی؟ داستان هایی تو کتاب هست که نشون می ده چطور با تحقیق، برنامه ریزی و جسارت، میشه اولین قدم رو برداشت.
  • ترس در محیط کار و از رئیس: اگه محیط کارت پراسترس و رئیس سخت گیری داری، این ترس طبیعیه. کتاب راهکارهایی برای مدیریت استرس، بهبود ارتباط و حفظ آرامش تو محیط کار ارائه می ده.
  • ترس از عدم توانایی و خودباوری پایین: خیلی وقت ها فکر می کنیم «من نمی تونم». این ترس ریشه خیلی از بی عملی هاست. کتاب کمک می کنه با شناخت توانایی هات و تمرکز روی نقاط قوتت، خودباوری ات رو بالا ببری.

ترس های عجیب و غریب سلامتی و فوبیاها

  • ترس از بیماری، تصادف، اتاق عمل، آنژیوگرافی: اینا فوبیاهای خاص مربوط به سلامتی هستن که زندگی رو سخت می کنن. داستان ها نشون میدن که چطور با مشاوره، آگاهی و تکنیک های آرام سازی میشه باهاشون روبرو شد.
  • فوبیای موش، ترس از آسانسور، ترس از هواپیما: اینها هم فوبیاهای خاص هستن که ریشه های متفاوتی دارن. کتاب راهکارهای کلی برای مواجهه تدریجی و غلبه بر فوبیاها ارائه می ده که می تونه برای این موارد هم کاربردی باشه.

ترس های معنوی و اخلاقی، راهی به سوی رشد

  • ترس از گناه: این ترس یک جنبه معنوی داره و می تونه انگیزه ای برای دوری از خطا باشه. کتاب با دیدگاهی مثبت به این ترس نگاه می کنه و نشون می ده که چطور می تونه تو مسیر رشد اخلاقی و معنوی بهت کمک کنه.

در نهایت، این بخش از کتاب فقط لیست ترس ها نیست؛ بلکه یه جور راهنمای عملیه که با دیدن نمونه های واقعی، بهت یاد می ده چطور هر کدوم از این ترس ها رو شناسایی کنی، باهاشون روبرو بشی و قدم به قدم ازشون عبور کنی. مهم اینه که یاد بگیری چطور ریشه ترست رو پیدا کنی و بعد، راه هایی که تو کتاب معرفی شده رو برای خودت شخصی سازی کنی.

جملات برگزیده و آموزه های کلیدی کتاب: حرف دل نویسنده!

گاهی وقت ها یه جمله کوچیک، می تونه تمام دیدگاهت رو عوض کنه. کتاب «با ترس هایت روبرو شو» پر از این جملات قدرتمند و الهام بخشه که مثل یه تلنگر عمل می کنن و تو رو به فکر فرو می برن. این جملات، عصاره و چکیده پیام اصلی نویسنده هستن:

«هنگامیکه از چیزی می ترسی، خودت را در آن بیفکن. زیرا آگاهی ترسیدن از چیزی، از خود آن سخت تر است.»

این جمله یعنی چی؟ یعنی خیلی وقت ها، نگرانی و اضطرابِ قبل از مواجهه با ترس، از خود اون موقعیت هم بدتره. اگه از امتحان می ترسی، اون استرسی که قبلش داری، از خود جلسه امتحان بیشتر اذیتت می کنه. اگه خودت رو بندازی تو دلش، یعنی اقدام کنی، می بینی اونقدرها هم که فکر می کردی، ترسناک نیست.

«عقب راندن ترس کمتر ترسناک است تا زندگی کردن با ترس نهفته ای که ناشی از احساس درماندگی است.»

این جمله می گه که مبارزه با ترس و عقب راندنش، با همه سختی هاش، خیلی راحت تر از اینه که بذاری ترس تو دلت بمونه و از درون خورده شی. اون ترس نهفته، مثل یه خوره میمونه که آروم آروم همه شور و شوق زندگی رو ازت می گیره و حس درماندگی بهت می ده. پس بهتره بجنگی، حتی اگه سخت باشه.

  • «بزرگ ترین اشتباهی که ما می کنیم این است که همواره در ترس هستیم که شاید یک اشتباه مرتکب شویم.» این جمله یه چراغ قرمزه برای کمال گرایی های بی مورد. خیلی ها از ترس اشتباه کردن، اصلاً کاری نمی کنن. غافل از اینکه اشتباه کردن، خودش بخش مهمی از مسیر یادگیریه.
  • «افراد بسیاری دوست دارند که داستانی، شعری، یا حتی کتابی بنویسند، ولی هیچ وقت این کار را نمی کنند. چرا؟ آن ها از شروع کردن می ترسند.» این جمله دقیقاً روی مهم ترین نقطه ضعف خیلی ها دست می ذاره: ترس از شروع. فرقی نمی کنه چی باشه؛ یه کار جدید، یه رابطه جدید، یا یه پروژه خلاقانه. اگه قدم اول رو برنداری، هیچ وقت به مقصد نمی رسی.

این جملات فقط حرفای قشنگ نیستن، بلکه هر کدوم یه فلسفه دارن. فلسفه ای که تو رو به حرکت، جسارت و اعتماد به نفس دعوت می کنه. زهرا بوزار با همین جملات نشون می ده که چقدر عمیق به موضوع ترس و غلبه بر اون فکر کرده.

چرا «با ترس هایت روبرو شو» باید تو کتابخونه ات باشه؟ پیام اصلی و نقاط قوت

بعد از خوندن این خلاصه، شاید از خودت بپرسی: «خب، چرا باید خود کتاب رو بخونم؟» جوابش خیلی ساده است: این کتاب یه گنجینه است! زهرا بوزار یه کاری کرده کارستون، چون تونسته یه موضوع مهم و گاهی پیچیده مثل ترس رو به زبانی ساده و کاملاً خودمانی بیان کنه که هر کسی با هر سطح سوادی بتونه باهاش ارتباط برقرار کنه.

پیام اصلی نویسنده چیه؟ خیلی واضحه: ترس یه بخش طبیعی از زندگیه، اما تو قوی تر از اون چیزی هستی که فکر می کنی. این کتاب بهت میگه که اول باید ترست رو بشناسی و بپذیری، بعد باهاش روبرو بشی، و مهم تر از همه، بدونی که تنها نیستی و یه قدرت بزرگتر (یعنی خداوند) هم همیشه پشت و پناهته. این تکیه به قدرت درونی و معنوی، همون چیزیه که این کتاب رو از خیلی از کتاب های خودیاری دیگه متمایز می کنه.

نقاط قوت این کتاب واقعاً زیاده:

  • کاربردی بودن: این کتاب فقط تئوری پردازی نمی کنه. راهکارهای عملی و قدم به قدمی می ده که می تونی تو زندگی روزمره ات ازشون استفاده کنی.
  • داستان های واقعی و ملموس: این داستان ها جون دارن! وقتی می خونیشون، حس می کنی یکی عین خودت اون ترس رو تجربه کرده و تونسته ازش رد بشه. این حس همدلی و الهام بخشی بی نظیره.
  • لحن دلنشین و انگیزشی: نویسنده با یه لحن صمیمی و دوستانه باهات حرف می زنه. همین باعث میشه حس کنی نه تنها داری یه کتاب می خونی، بلکه داری با یه مربی یا دوست مشورت می کنی.
  • تأکید بر ابعاد معنوی: اضافه کردن بُعد ایمان و توکل، یه عمق خاصی به کتاب می ده که برای خیلی از مخاطبان فارسی زبان، بسیار جذاب و آرامش بخشه.

در دنیایی که پر از اضطراب و نگرانی های جور واجوره، «با ترس هایت روبرو شو» مثل یه لیوان آب خنک تو یه روز گرمه. یه منبع انرژی و امید که بهت میگه می تونی! می تونی از این چنگال ترس رها بشی و زندگیت رو اونطور که دوست داری بسازی. پس اگر از غلبه بر ترس هایت ناامید شده ای، این کتاب دقیقاً همان چیزی است که نیاز داری.

نتیجه گیری: رهایی از بند ترس ها و زندگی با شجاعت

تا اینجا با هم یه سفر کوتاه اما عمیق رو تو دنیای کتاب «با ترس هایت روبرو شو» تجربه کردیم. فهمیدیم که ترس یه حس طبیعیه، اما نباید بهت اجازه بده که فرصت های زندگی رو از دست بدی. یاد گرفتیم چطور با ترسهامون روبرو بشیم، گام های کوچیک برداریم و از داستان های کسانی که موفق شدن، الهام بگیریم.

پیام اصلی کتاب، یه ندای شجاعت و امیده. نترسیدن به معنی عدم وجود ترس نیست، بلکه به معنی روبرو شدن با ترسه. شجاعت یعنی با اینکه می ترسی، بازم قدم برداری. یعنی قبول کنی که این حس هست، اما نذاری تو رو کنترل کنه. با کمک گرفتن از دیدگاه کتاب در مورد قدرت درونی و توکل، می تونی زندگیت رو به سمتی ببری که دیگه ترس ها، مانع رسیدن به آرزوهات نشن.

پس، رها شو! رها شو از بند ترس هایت و با شجاعت زندگی کن. شاید وقتش باشه خودت هم این کتاب رو کامل بخونی و هر کدوم از اون داستان ها و راهکارها رو با دقت بیشتری بررسی کنی. بهت قول می دم پشیمون نمیشی. این کتاب یه دوست خوبه که تو مسیر پرچالش غلبه بر ترس، کنارت می مونه و راه رو بهت نشون می ده.

مشخصات کتاب و نویسنده: جزئیات بیشتر

برای اونایی که دوست دارن اطلاعات بیشتری در مورد این کتاب و نویسنده اش داشته باشن، این بخش رو هم اضافه می کنیم:

عنوان کامل کتاب: با ترس هایت روبرو شو: ۳۰ داستان واقعی از زندگی افرادی که بر ترس هایشان غلبه کردند

نویسنده: زهرا بوزار

ناشر چاپی: انتشارات اندیشه طلایی

سال انتشار: ۱۳۹۹

تعداد صفحات: ۹۶ صفحه (در نسخه چاپی ممکن است کمی متفاوت باشد)

شابک: 978-600-893168-3

زهرا بوزار با این اثر، ثابت کرده که چقدر میشه با زبانی ساده و داستان های واقعی، پیام های عمیق روانشناسی رو به دل مردم نشوند. امیدواریم این خلاصه و بررسی جامع، به شما کمک کرده باشه تا با دیدی بازتر به این کتاب نگاه کنید و در مسیر غلبه بر ترس هایتان، از آن بهره ببرید.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خلاصه کتاب با ترس هایت روبرو شو: نکات کلیدی (زهرا بوزار)" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خلاصه کتاب با ترس هایت روبرو شو: نکات کلیدی (زهرا بوزار)"، کلیک کنید.

نوشته های مشابه